1. She stared at me with unbelieving eyes.
[ترجمه گوگل]با چشمانی ناباور به من خیره شد
[ترجمه ترگمان]او با چشمان unbelieving به من خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She stared at us with unbelieving eyes.
[ترجمه گوگل]با چشمانی ناباور به ما خیره شد
[ترجمه ترگمان]او با چشمان نا امیدی به ما خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He gazed at the letter, unbelieving.
4. He looked at me with unbelieving eyes.
[ترجمه گوگل]با چشمانی ناباور به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با چشمان نا unbelieving به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was almost unbelieving of his impossible situation but on principle he didn't allow himself to feel jealous.
[ترجمه گوگل]او تقریباً به موقعیت غیرممکن خود باور نداشت، اما اصولاً به خود اجازه حسادت نمی داد
[ترجمه ترگمان]او تقریبا باور داشت که وضعیت غیر ممکن او، اما از روی اصل به خودش اجازه نمی دهد که احساس حسادت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Leadership in some is weak, unbelieving and in some cases apostate.
[ترجمه گوگل]رهبری در برخی ضعیف، بی ایمان و در برخی موارد مرتد است
[ترجمه ترگمان]رهبری در برخی موارد مرتد، ناباورانه و در برخی موارد مرتد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mt. 17:17 And Jesus answered and said, O unbelieving and perverted generation!
[ترجمه گوگل]متی 17:17 عیسی در جواب گفت: ای نسل بی ایمان و منحرف!
[ترجمه ترگمان]ام ۱۷: ۱۷ و مسیح پاسخ داد و گفت: ای نا باور نکردنی و فاسد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But unbelieving Jews stirred up the Gentiles, and made their minds evil affected against the brethren.
[ترجمه گوگل]اما یهودیان بی ایمان، غیریهودیان را برانگیختند و ذهن آنها را بر برادران متاثر ساختند
[ترجمه ترگمان]اما یهودیان unbelieving the را تکان می دادند و minds را بر ضد برادران تحمیل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mother looked me up and down with unbelieving eyes.
[ترجمه گوگل]مادر با چشمانی ناباور به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]مادر سرم را بالا و پایین و پایین نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rumor circulated state import restriction shortly however ourselves unbelieving.
[ترجمه گوگل]شایعه محدودیت واردات دولت به زودی منتشر شد، اما خودمان باور نکردیم
[ترجمه ترگمان]این شایعات حاکی از محدودیت واردات دولت در مدت کوتاهی با این حال باور نکردنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An unbelieving smile flits on your eyes when I come to you to take my leave.
[ترجمه گوگل]وقتی برای مرخصی نزد تو می آیم لبخندی ناباورانه بر چشمانت نقش می بندد
[ترجمه ترگمان]وقتی برای رفتن به اینجا آمده ام، یک لبخند باور نکردنی در چشمان تو ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Endless, of the impenitent and unbelieving.
[ترجمه گوگل]بی پایان، از غیرتمند و بی ایمان
[ترجمه ترگمان]همه چیز بی پایان و باور نکردنی و باور نکردنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The joyous unbelieving word sings through the car.
[ترجمه گوگل]کلمه شادی ناباور در ماشین آواز می خواند
[ترجمه ترگمان]یک کلمه باور نکردنی و نا باور نکردنی در ماشین صدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An unbelieving smile flits on your eyes when I come to you to take me leave.
[ترجمه گوگل]وقتی به سمتت می آیم تا مرا ببری لبخندی ناباور بر چشمانت می نشیند
[ترجمه ترگمان]وقتی به اینجا آمده ام که مرا از اینجا بیرون ببری، یک لبخند باور نکردنی در چشمان تو ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید