1. unavoidable mistakes
خطاهای احتراز ناپذیر
2. There are now fears that war is unavoidable.
[ترجمه گوگل]اکنون این نگرانی وجود دارد که جنگ اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]اکنون بیم آن می رود که جنگ اجتناب ناپذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She sees exercise primarily as an unavoidable chore.
[ترجمه گوگل]او ورزش را در درجه اول به عنوان یک کار اجتناب ناپذیر می بیند
[ترجمه ترگمان]او ورزش را به عنوان یک کار روزمره غیرقابل اجتناب می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Managers said the job losses were unavoidable.
[ترجمه گوگل]مدیران گفتند که از دست دادن شغل اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]مدیران گفتند که خسارت های شغلی اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Under the circumstances, a crash was unavoidable.
[ترجمه گوگل]در این شرایط، تصادف اجتناب ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، یه تصادف اجتناب ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Recession at the time seemed unavoidable.
[ترجمه گوگل]رکود در آن زمان اجتناب ناپذیر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در آن زمان به نظر اجتناب ناپذیر می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This latest incident makes his dismissal unavoidable.
[ترجمه گوگل]این اتفاق اخیر اخراج او را اجتناب ناپذیر می کند
[ترجمه ترگمان]این حادثه اخیر، عزل او را اجتناب ناپذیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The report claimed that the disaster was wholly unavoidable.
[ترجمه گوگل]این گزارش مدعی شد که این فاجعه کاملاً اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]گزارش مدعی شد که فاجعه کام لا اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They viewed such methods as a necessary evil, unavoidable yet somehow beneath their dignity.
[ترجمه گوگل]آنها به این روش ها به عنوان یک شر ضروری، اجتناب ناپذیر و در عین حال به نوعی زیر شأن آنها می نگریستند
[ترجمه ترگمان]آن ها این روش ها را به عنوان یک شیطان لازم دیده بودند، ولی با این حال به نحوی از شان شان اجتناب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For PEPs this is unavoidable, as the rules stipulate that the investment is made in cash.
[ترجمه گوگل]برای PEP ها این امر اجتناب ناپذیر است، زیرا قوانین تصریح می کنند که سرمایه گذاری به صورت نقدی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]برای PEPs این امر غیرقابل اجتناب است، چرا که قوانین تصریح می کنند که سرمایه گذاری به صورت نقدی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If it is unavoidable then type out the script in double spacing with bold headings.
[ترجمه گوگل]اگر اجتناب ناپذیر است، اسکریپت را با فاصله دو برابر با عناوین پررنگ تایپ کنید
[ترجمه ترگمان]اگر اجتناب ناپذیر است، پس از آن تایپ را در فاصله گذاری دوگانه با عنوان های برجسته تایپ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Playback to the whole class may be unavoidable because of time and space restrictions.
[ترجمه گوگل]پخش برای کل کلاس ممکن است به دلیل محدودیت های زمانی و مکانی اجتناب ناپذیر باشد
[ترجمه ترگمان]ورود به کل کلاس ممکن است به دلیل محدودیت های زمانی و فضایی اجتناب ناپذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yet age does carry an unavoidable handicap.
[ترجمه گوگل]با این حال سن دارای یک نقص اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]با این وجود سن این مشکل غیرقابل اجتناب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Where contact was unavoidable their relations were frosted, and formal.
[ترجمه گوگل]در جاهایی که تماس اجتناب ناپذیر بود، روابط آنها سرد و رسمی بود
[ترجمه ترگمان]جایی که تماس اجتناب ناپذیر بود روابط آن ها یخ زده و رسمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There was some unavoidable noise, but not much.
[ترجمه گوگل]صدای غیرقابل اجتنابی به گوش می رسید، اما نه زیاد
[ترجمه ترگمان]یه سر و صدا اجتناب ناپذیر بود، اما نه زیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید