[ترجمه گوگل]لطفا چمدان خود را بدون مراقبت رها نکنید [ترجمه ترگمان]لطفا چمدان تان را بدون نظارت رها نکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Never leave young children unattended near any pool or water tank.
[ترجمه mehdico] هرگز کودکان خردسال را بدون نظارت در نزدیکی استخرها و یا مخازن آب رها نکنید.
|
[ترجمه گوگل]هرگز کودکان خردسال را در نزدیکی استخر یا مخزن آب بدون مراقبت رها نکنید [ترجمه ترگمان]هرگز کودکان خردسال را بدون نظارت بر هر استخر و یا مخزن آب رها نکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was reprimanded for leaving the children unattended.
[ترجمه گوگل]او به خاطر اینکه بچه ها را بی سرپرست رها کرده بود مورد سرزنش قرار گرفت [ترجمه ترگمان]او به خاطر رها کردن بچه ها مورد تنبیه قرار گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. An unattended bag was spotted near the platform at Gatwick.
[ترجمه گوگل]یک کیسه بدون مراقبت در نزدیکی سکوی Gatwick مشاهده شد [ترجمه ترگمان]در نزدیکی سکوی ایستگاه Gatwick یک کیف unattended دیده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Never leave children playing near water unattended.
[ترجمه گوگل]هرگز کودکانی را که در نزدیکی آب بازی می کنند بدون مراقبت رها نکنید [ترجمه ترگمان]هرگز کودکان را رها نکنید که در نزدیکی آب زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Never leave your luggage unattended.
[ترجمه گوگل]هرگز چمدان خود را بدون مراقبت رها نکنید [ترجمه ترگمان]هرگز چمدان تان را بدون نظارت رها نکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She dashed through the door, leaving the bar unattended.
[ترجمه گوگل]او از در عبور کرد و بار را بدون مراقبت رها کرد [ترجمه ترگمان]او با عجله از در بیرون رفت و بار را بدون متصدی بار ترک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Children should not be left unattended in the playground.
[ترجمه حسینعلی] کودکان نباید در زمین بازی بی مراقب رها باشند
|
[ترجمه گوگل]کودکان نباید در زمین بازی بدون مراقبت رها شوند [ترجمه ترگمان]کودکان نباید در زمین بازی رها شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It can be devastating if left unattended, but modern white spot cures can clear it up without too much trouble.
[ترجمه گوگل]اگر بدون مراقبت رها شود میتواند ویرانگر باشد، اما درمانهای مدرن لکههای سفید میتوانند بدون دردسر زیاد آن را از بین ببرند [ترجمه ترگمان]اگر رها شود می تواند مخرب باشد، اما درمان محلی جدید می تواند آن را بدون دردسر ایجاد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rubber Girl can burst if left unattended in sun.
[ترجمه گوگل]دختر لاستیکی اگر زیر نور آفتاب رها شود می تواند ترکیده شود [ترجمه ترگمان]یک دختر در صورتی که به خورشید توجهی نداشته باشد می تواند منفجر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whenever your computer is going to be left unattended for some time simply run Blaze.
[ترجمه گوگل]هر زمان که کامپیوتر شما قرار است برای مدتی بدون مراقبت رها شود، به سادگی Blaze را اجرا کنید [ترجمه ترگمان]هر زمان که کامپیوتر شما به مدت زمانی بدون نظارت رها می شود، به سادگی Blaze را اجرا کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If you leave your wallet unattended on the beach while frolicking in the waves, you are asking for trouble.
[ترجمه گوگل]اگر کیف پول خود را بدون مراقبت در ساحل رها کنید، در حالی که در امواج غوغا می کنید، به دنبال دردسر هستید [ترجمه ترگمان]اگر کیف تان را بدون نظارت بر ساحل رها کنید در حالی که در امواج جست وخیز می کنید، شما درخواست دردسر می کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The fire started Saturday afternoon, likely from an unattended campfire in the Pigeon Springs area.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی بعدازظهر شنبه، احتمالاً از یک آتش سوزی بدون مراقبت در منطقه کبوتر اسپرینگز آغاز شد [ترجمه ترگمان]آتش سوزی بعد از ظهر روز شنبه آغاز شد و به احتمال زیاد از آتش unattended در منطقه Pigeon Springs استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Kitchen Hazards Never leave a chip pan unattended; better still, replace it with a thermostatically-controlled deep fryer.
[ترجمه گوگل]خطرات آشپزخانه هرگز ظرف چیپس را بدون مراقبت رها نکنید بهتر است آن را با یک سرخ کن عمیق با کنترل ترموستاتیک جایگزین کنید [ترجمه ترگمان]خطرات آشپزخانه هرگز یک ماهی تابه را بدون نظارت رها نمی کند؛ بهتر است آن را با یک fryer عمیق تحت کنترل thermostatically جایگزین کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Saconi had left the car stereo and speakers unattended.
[ترجمه گوگل]ساکونی استریو و بلندگوها را بدون مراقبت رها کرده بود [ترجمه ترگمان]Saconi دستگاه استریو و بلندگو را بدون نظارت رها کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بی مراقبت (صفت)
unattended
انگلیسی به انگلیسی
• not attended; not accompanied; with no participants; not cared for when people or things are unattended, they are not being watched or looked after.