unasked

/ˌʌnˈæskt//ˌʌnˈɑːskt/

معنی: پرسیده نشده، مطالبه نشده، ناپرسیده، سوال نشده، خواسته نشده
معانی دیگر: تقاضا نشده، درخواست نشده، ناخواسته، نطلبیده، دعوت نشده، ناخوانده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not asked.

- the important unasked question
[ترجمه گوگل] سوال مهم مطرح نشده
[ترجمه ترگمان] سوال مهم و بدون سوال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not invited; unwelcome.
مترادف: uninvited
متضاد: asked, invited

- an unasked guest
[ترجمه گوگل] یک مهمان ناخواسته
[ترجمه ترگمان] یک مهمان ناخوانده دیگر،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. unasked advice is offensive
پند ناخواسته زننده است.

2. She came to the party unasked.
[ترجمه گوگل]او بدون سوال به مهمانی آمد
[ترجمه ترگمان]اون بدون شک به مهمونی اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She brought him, unasked, the relevant file.
[ترجمه گوگل]او بدون سؤال، پرونده مربوطه را برای او آورد
[ترجمه ترگمان]او بدون اینکه از من سوال کند، او را نزد خود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He came to the party unasked.
[ترجمه گوگل]او بدون سوال به مهمانی آمد
[ترجمه ترگمان]او بدون هیچ سوالی به مهمانی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His advice, offered to her unasked, was to stay home and make the best of things.
[ترجمه گوگل]توصیه او که بدون درخواست به او ارائه شد، این بود که در خانه بمانید و بهترین کارها را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]توصیه او، بدون اینکه پرسیده شود، این بود که در خانه بماند و بهترین چیزها را بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let me answer, at least this one unasked question.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید حداقل به این یک سوال مطرح نشده پاسخ دهم
[ترجمه ترگمان] بذار جواب بدم، حداقل این سوال رو ازم پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cat, unasked, produced a cheese sandwich and a cup of frothing coffee.
[ترجمه گوگل]گربه، بدون سوال، یک ساندویچ پنیر و یک فنجان قهوه کف دار تولید کرد
[ترجمه ترگمان]کت، بدون unasked، یک ساندویچ پنیر و یک فنجان قهوهی کف آلود تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Significant questions will go unasked.
[ترجمه گوگل]سوالات مهم بدون پرسیدن باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]سوالات مهمی بدون ادامه وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. George sat down unasked.
[ترجمه گوگل]جورج بدون سوال نشست
[ترجمه ترگمان]جورج بدون اینکه حرفی بزند نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However much he wanted the answer to his unasked question, he was going to have to wait for it.
[ترجمه گوگل]هر چقدر هم که او جواب سوال مطرح نشده اش را می خواست، باید منتظر آن بود
[ترجمه ترگمان]با این همه می خواست جواب سوال unasked را بپرسد که باید منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't they say the only foolish questions are unasked ones?
[ترجمه گوگل]آیا آنها نمی گویند تنها سؤالات احمقانه، سؤالات مطرح نشده است؟
[ترجمه ترگمان]مگر نه تنها سوا لات احمقانه را unasked؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I hung back in the separate unasked an unanswerable questions.
[ترجمه گوگل]من در یک سؤال بدون پاسخ جداگانه آویزان شدم
[ترجمه ترگمان]بدون این که سوالی بی جواب مانده باشد، گوشی را برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such unasked suggestions are less than welcome.
[ترجمه گوگل]چنین پیشنهادهای ناخواسته ای کمتر مورد استقبال قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]چنین پیشنهادی کم تر از این است که مورد استقبال واقع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This question often goes unasked because employees fear appearing incompetent.
[ترجمه گوگل]این سوال اغلب مطرح نمی شود زیرا کارمندان می ترسند ناتوان به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]این سوال اغلب بدون سوال ادامه دارد، چرا که کارمندان از ظاهر بی کفایت اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His advice was unasked for.
[ترجمه گوگل]نصیحت او خواسته نشده بود
[ترجمه ترگمان]توصیه او از این قرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرسیده نشده (صفت)
unasked

مطالبه نشده (صفت)
unasked

ناپرسیده (صفت)
unasked

سوال نشده (صفت)
unasked

خواسته نشده (صفت)
unasked

انگلیسی به انگلیسی

• not asked, not requested, not invited, not called for
an unasked question has not been asked, although it may be answered by someone as if it had been asked.
if you do something unasked, you do it without being asked to do it.

پیشنهاد کاربران

بپرس