1. Forgive me for leaving some of your questions unanswered.
[ترجمه گوگل]ببخشید که برخی از سوالات شما را بی پاسخ گذاشتم
[ترجمه ترگمان]منو ببخش که چند تا از سوالای تو رو بی جواب گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Some of the most important questions remain unanswered.
[ترجمه گوگل]برخی از مهمترین سوالات بی پاسخ مانده است
[ترجمه ترگمان]برخی از مهم ترین پرسش ها همچنان بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His appeal for forgiveness went unanswered.
[ترجمه گوگل]درخواست بخشش او بی پاسخ ماند
[ترجمه ترگمان]درخواست وی از عفو، بی جواب ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He had always had difficulty leaving questions unanswered.
[ترجمه گوگل]او همیشه در بی پاسخ گذاشتن سؤالات مشکل داشت
[ترجمه ترگمان]او همیشه به سختی سوا لات را بی جواب می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The trial left many questions unanswered.
[ترجمه گوگل]این محاکمه سوالات زیادی را بی پاسخ گذاشت
[ترجمه ترگمان]این محاکمه بسیاری از سوالات را بی پاسخ گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The family's request for help went unanswered.
[ترجمه گوگل]درخواست کمک خانواده بی پاسخ ماند
[ترجمه ترگمان]درخواست خانواده برای کمک بی جواب ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many other questions remain unanswered .
[ترجمه گوگل]بسیاری از سوالات دیگر بی پاسخ مانده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سوالات دیگر بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many questions about the crime remain unanswered .
[ترجمه گوگل]بسیاری از سوالات در مورد جنایت بی پاسخ مانده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پرسش ها در مورد این جنایت همچنان بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Their cries for help went unanswered.
[ترجمه گوگل]فریاد کمک آنها بی پاسخ ماند
[ترجمه ترگمان]فریادهای آنان برای کمک بی جواب ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The children's cries for help went unanswered .
[ترجمه گوگل]فریاد کمک بچه ها بی جواب ماند
[ترجمه ترگمان]فریادهای کودکان برای کمک بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There were some holes in that theory, some unanswered questions.
[ترجمه گوگل]در آن تئوری حفره هایی وجود داشت، چند سوال بی پاسخ
[ترجمه ترگمان]چند سوراخ در این نظریه وجود داشت که برخی سوالات بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Through an unfortunate oversight your letter was left unanswered.
[ترجمه گوگل]نامه شما با یک نظارت ناگوار بی پاسخ ماند
[ترجمه ترگمان]از طریق یه پشت پرده بدبختی که نامه تو بی جواب گذاشته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some important questions remain unanswered .
[ترجمه گوگل]برخی از سوالات مهم بی پاسخ مانده است
[ترجمه ترگمان]برخی سوالات مهم همچنان بی پاسخ مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dana was best left unanswered in her present mood.
[ترجمه گوگل]بهتر است دانا در حال و هوای فعلی خود بی پاسخ بماند
[ترجمه ترگمان]دنا بهتر از او در حال حاضر جوابی نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید