1. a unanimous vote
رای به اتفاق آرا
2. people were unanimous in his praise
مردم در تعریف از او هم داستان بودند.
3. the proposal passed by unanimous vote
پیشنهاد با رای همگان تصویب شد.
4. they downed the bill with a unanimous vote
آنها لایحه را به اتفاق آرا رد کردند.
5. There has never been an election in our union which was won by a unanimous vote.
[ترجمه گوگل]هرگز انتخاباتی در اتحادیه ما برگزار نشده است که با رای وحدت رویه پیروز شده باشد
[ترجمه ترگمان]هرگز در اتحاد ما انتخاباتی صورت نگرفته است که به اتفاق آرا برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Senate, by a unanimous vote, decided to decrease taxes.
[ترجمه گوگل]مجلس سنا با رأی اتفاق آرا تصمیم به کاهش مالیات گرفت
[ترجمه ترگمان]سنا، با رای متفق، تصمیم گرفت مالیات را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was elected by a unanimous vote.
[ترجمه گوگل]او با رای اتفاق آرا انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او با رای اکثریت آرا انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The jury reached a unanimous verdict of 'not guilty'.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه به اتفاق آرا به رای "بی گناه" رسیدند
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه به یه رای مخالف رای داده که گناهکار نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The jury returned a unanimous verdict of guilty after a short deliberation.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه پس از مشورتی کوتاه به اتفاق آرا حکم مجرم بودن را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه پس از مشورت کوتاهی حکم اتفاق آرا را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was the unanimous choice of the selection committee.
[ترجمه گوگل]او به اتفاق آرا انتخاب کمیته انتخاب بود
[ترجمه ترگمان]او به اتفاق آرا کمیته انتخاب را انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unanimous agreement must be reached for this plan to go ahead.
[ترجمه گوگل]برای اجرای این طرح باید به اتفاق آرا به توافق رسید
[ترجمه ترگمان]قرارداد Unanimous باید برای این طرح در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Although the plan received unanimous approval, this does not mean that it represents the lowest common denominator.
[ترجمه گوگل]اگرچه این طرح به اتفاق آرا تصویب شد، اما این بدان معنا نیست که کمترین مخرج مشترک را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اگرچه این طرح مورد تایید همگان قرار گرفته است، اما این بدان معنا نیست که این طرح پایین ترین مخرج مشترک را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Editors were unanimous in their condemnation of the proposals.
[ترجمه گوگل]سردبیران در محکومیت این پیشنهادها اتفاق نظر داشتند
[ترجمه ترگمان]ویراستاران در محکومیت این پیشنهادها متفق القول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A unanimous vote was taken to liquidate the company.
[ترجمه گوگل]رای به اتفاق آرا برای انحلال شرکت گرفته شد
[ترجمه ترگمان]به اتفاق آرا به انحلال شرکت رای دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The jury reached/returned a unanimous verdict of guilty.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه به اتفاق آرا حکم مجرم بودن را صادر کرد/بازگرداند
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه به اتفاق آرا رای محکومیت خود را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Doctors are unanimous about the dangers of this drug.
[ترجمه گوگل]پزشکان در مورد خطرات این دارو اتفاق نظر دارند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در مورد خطرات این دارو متفق القول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It was decided by a unanimous vote that the school should close.
[ترجمه گوگل]به اتفاق آرا تصمیم گرفته شد که مدرسه تعطیل شود
[ترجمه ترگمان]به اتفاق آرا تصمیم گرفتند که مدرسه تعطیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The ministers had expressed the unanimous view that sanctions should remain in place for the present.
[ترجمه گوگل]وزرا به اتفاق آرا اعلام کرده بودند که تحریم ها باید فعلا به قوت خود باقی بماند
[ترجمه ترگمان]وزرا به اتفاق آرا نظر خود مبنی بر این که تحریم ها باید برای حال حاضر باقی بمانند را اعلام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید