1. My itinerary was unambitious compared with those of some of my fellow standbys.
 [ترجمه گوگل]برنامه سفر من در مقایسه با برنامه های برخی از همکارهای آماده به کارم غیر جاه طلبانه بود 
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر من عاری از عاری از عاری از عاری از جاه طلبی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. For the most part they are unambitious publications, serving primarily the clientele of their own clearinghouses and reporting local activity.
 [ترجمه گوگل]در بیشتر موارد آنها نشریات غیر جاه طلبی هستند که در درجه اول به مشتریان دفاتر پایاپای خود خدمت می کنند و فعالیت های محلی را گزارش می دهند 
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها انتشارات عاری از جاه طلبی هستند که در وهله اول به مشتریان خود خدمت می کنند و فعالیت های محلی را گزارش می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. His life was one of unambitious regularity.
 [ترجمه گوگل]زندگی او زندگی منظمی بود که جاه طلبانه نبود 
[ترجمه ترگمان]زندگی او یکی از regularity عاری از جاه طلبی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He was an unambitious man destined for a commonplace job.
 [ترجمه گوگل]او مردی غیر جاه طلب بود که برای شغلی عادی مقدر شده بود 
[ترجمه ترگمان]او مردی عاری از جاه طلبی بود که برای یک کار معمولی مقدر شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Should he have been a plain, unambitious man?
 [ترجمه گوگل]آیا او باید یک مرد ساده و بی جاه طلب می بود؟ 
[ترجمه ترگمان]آیا او یک آدم معمولی و عاری از جاه طلبی بود؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. One's life will be worthless if he is unambitious.
 [ترجمه گوگل]اگر فردی بی جاه طلب باشد جانش بی ارزش می شود 
[ترجمه ترگمان]اگر عاری از جاه طلبی باشد زندگی یک انسان بی ارزش می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Born mediocre and unambitious, I have always been endowed with great things.
 [ترجمه گوگل]من که متوسط و بی جاهطلب به دنیا آمدهام، همیشه دارای چیزهای بزرگ بودهام 
[ترجمه ترگمان]متوسط و عاری از جاه طلبی، همیشه از چیزهای عالی برخوردار بوده ام 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He is mediocre and unambitious and drifts with the tide.
 [ترجمه گوگل]او متوسط و بی جاه طلب است و با جزر و مد حرکت می کند 
[ترجمه ترگمان]او متوسط و عاری از جاه طلبی است و با جزر و مد می رود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She has had it with her lazy, unambitious husband.
 [ترجمه گوگل]او با شوهر تنبل و بی جاه طلبش این مشکل را داشته است 
[ترجمه ترگمان]او آن را با تنبل و عاری از جاه طلبی داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. He was a reliable, unambitious officer who did as he was told.
 [ترجمه گوگل]او یک افسر قابل اعتماد و غیر جاه طلب بود که طبق گفته هایش عمل کرد 
[ترجمه ترگمان]او مردی قابل اعتماد و عاری از جاه طلبی بود که به قول خودش عمل می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. We mustn't be persons who are unambitious and have no special skills.
 [ترجمه گوگل]ما نباید افرادی بی جاه طلب باشیم و مهارت خاصی نداشته باشیم 
[ترجمه ترگمان]ما نباید کسی باشیم که عاری از جاه طلبی هستند و هیچ مهارت خاصی ندارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Director Thor Steingraber displayed little more than stolid, but unambitious traffic-directing skills.
 [ترجمه گوگل]کارگردان ثور اشتاینگرابر مهارتهای ساده، اما غیر جاهطلبانهای در هدایت ترافیک به نمایش گذاشت 
[ترجمه ترگمان]تور Steingraber کارگردان تور Thor کمی بیش از حد stolid اما عاری از جاه طلبی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The proposed legislation also failed to commit the authorities to a definite programme of school-building and put forward an extremely unambitious curriculum.
 [ترجمه گوگل]قانون پیشنهادی همچنین نتوانست مقامات را به برنامه مشخصی برای مدرسه سازی متعهد کند و یک برنامه درسی بسیار غیر جاه طلبانه را ارائه دهد 
[ترجمه ترگمان]قانون پیشنهادی همچنین نتوانست مقامات را به یک برنامه قطعی برای ساخت مدرسه راهنمایی کند و یک برنامه درسی کاملا عاری از جاه طلبی را ارائه دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The de facto city's organizers are two 30-somethings who characterize themselves as politically unaligned and unambitious.
 [ترجمه گوگل]سازمان دهندگان این شهر بالفعل، دو 30 ساله هستند که خود را از نظر سیاسی بی طرف و بی جاه طلب می دانند 
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان این شهر دو نفر از جوانان هستند که خود را از لحاظ سیاسی عاری از جاه طلبی و عاری از جاه طلبی توصیف می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید