unadaptable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of adaptable.
متضاد: adaptable

جمله های نمونه

1. The ideological and political construction is unadaptable to the new historical situations, which is a pressing issue facing the military construction.
[ترجمه گوگل]ساختار ایدئولوژیک و سیاسی با موقعیت های تاریخی جدید سازگاری ندارد، که یک مسئله مبرم پیش روی سازندگی نظامی است
[ترجمه ترگمان]ساخت و ساخت سیاسی و ایدئولوژیک به شرایط جدید تاریخی مربوط می شود که مساله ای مبرم است که با عملیات نظامی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the beginning of college life, the unadaptable among young freshmen is by no means rare .
[ترجمه گوگل]در ابتدای زندگی دانشگاهی، غیرقابل انطباق در میان دانشجویان جوان به هیچ وجه نادر نیست
[ترجمه ترگمان]در ابتدای زندگی دانشگاهی، unadaptable در میان دانشجویان سال اول جدید به هیچ وجه نادر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A few years later, a large defense buildup finally provided a fiscal stimulus adequate to the economy's needs — and suddenly industry was eager to employ those "unadaptable and untrained" workers.
[ترجمه گوگل]چند سال بعد، در نهایت، یک انباشته دفاعی بزرگ، محرک مالی مناسب برای نیازهای اقتصاد را فراهم کرد - و ناگهان صنعت مشتاق به کارگیری این کارگران "ناسازگار و آموزش ندیده" شد
[ترجمه ترگمان]چند سال بعد، یک شرکت بزرگ دفاعی در نهایت یک محرک مالی مناسب برای نیازهای اقتصادی فراهم کرد و ناگهان صنعت مشتاق بود که کارگران \"unadaptable\" و \"آموزش ندیده\" را استخدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unemployment cannot be brought down rapidly, declared one 1935 analysis, because the work force is "unadaptable and untrained. It cannot respond to the opportunities which industry may offer.
[ترجمه گوگل]یک تحلیل 1935 اعلام کرد که نمی توان به سرعت بیکاری را کاهش داد، زیرا نیروی کار "ناسازگار و آموزش ندیده است نمی تواند به فرصت هایی که صنعت ارائه می دهد پاسخ دهد "
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که نیروی کار \"unadaptable و آموزش ندیده\" است، نرخ بیکاری را نمی توان به سرعت پایین آورد آن نمی تواند به فرصت هایی که صنعت ممکن است ارائه دهد پاسخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unemployment cannot be brought down rapidly, declared one 193analysis, because the work force is "unadaptable and untrained. "
[ترجمه گوگل]یک تحلیل 193 اعلام کرد که نمی توان به سرعت بیکاری را کاهش داد، زیرا نیروی کار "ناسازگار و آموزش ندیده" است
[ترجمه ترگمان]به دلیل این که نیروی کار \"unadaptable و آموزش ندیده\" است، نرخ بیکاری را نمی توان به سرعت پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lacking elasticity; unyielding or unadaptable.
[ترجمه گوگل]عدم قابلیت ارتجاعی؛ تسلیم ناپذیر یا ناسازگار
[ترجمه ترگمان]بدون تعادل، سرکش و یا unadaptable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Furthermore, facing the new network environment, the traditional moral education also appears a series of unadaptable affairs.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در مواجهه با محیط شبکه جدید، تربیت اخلاقی سنتی نیز مجموعه ای از امور ناسازگار ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با مواجهه با محیط شبکه جدید، آموزش اخلاقی سنتی نیز مجموعه ای از مسائل unadaptable را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the accelerated social transition period, the social life has a number of unadaptable social phenomena and problems in all aspects, which is the focus of current social problems research.
[ترجمه گوگل]در دوره گذار اجتماعی شتابان، زندگی اجتماعی دارای یکسری پدیده ها و مشکلات اجتماعی غیرقابل انطباق در همه ابعاد است که کانون پژوهش مسائل اجتماعی کنونی است
[ترجمه ترگمان]در دوره گذار اجتماعی شتاب یافته، زندگی اجتماعی دارای تعدادی از پدیده های اجتماعی unadaptable و مشکلات در تمامی جنبه ها است، که کانون پژوهش مشکلات اجتماعی فعلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Installed on frames, Insect Screen can replace glass house shade for better effect, if plants are sensitive to light or unadaptable to high temperature and then need more shading.
[ترجمه گوگل]در صورتی که گیاهان به نور حساس باشند یا با دمای بالا سازگار نباشند و پس از آن نیاز به سایه بیشتری داشته باشند، صفحه نمایش حشرات که روی قاب ها نصب می شود، می تواند برای جلوه بهتر، سایه خانه شیشه ای را جایگزین کند
[ترجمه ترگمان]در فریم ها، صفحه حشرات برای تاثیر بهتر می تواند سایه خانه شیشه ای را جایگزین کند، اگر گیاهان به نور یا unadaptable به دمای بالا حساس باشند و سپس به سایه تری نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This anchor rod can be used not only on hard rock but also under the condition in which others are unadaptable.
[ترجمه گوگل]این میله لنگر را می توان نه تنها بر روی سنگ های سخت بلکه در شرایطی که سایرین غیر قابل انطباق باشند نیز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این میله ثابت را می توان نه تنها بر روی سنگ سخت بلکه تحت شرایطی که دیگران از آن استفاده می کنند، به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meanwhile, we discover that many teachers, in the new situation, are unadaptable in psychology, knowledge and ability, which influences and restricts the further implementation of the work.
[ترجمه گوگل]در همین حال، متوجه می‌شویم که بسیاری از معلمان، در شرایط جدید، از نظر روانشناسی، دانش و توانایی ناسازگار هستند، که بر اجرای بیشتر کار تأثیر می‌گذارد و آن را محدود می‌کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما متوجه می شویم که بسیاری از معلمان، در وضعیت جدید، در روانشناسی، دانش و توانایی، که بر اجرای بیشتر کار تاثیر می گذارند، تمرکز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not adaptable, unadjustable

پیشنهاد کاربران

بپرس