1. the soldiers were mustered and there was one unaccounted for
سربازان را حاضر و غایب کردند و یک نفر غایب بود.
2. One passenger is still unaccounted for.
[ترجمه گوگل]یکی از مسافران هنوز ناشناس است
[ترجمه ترگمان]هنوز یکی از مسافران هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز یکی از مسافران هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At least 300 civilians are unaccounted for after the bombing raids.
[ترجمه گوگل]حداقل 300 غیرنظامی پس از حملات بمباران ناشناس هستند
[ترجمه ترگمان]دست کم ۳۰۰ غیرنظامی بعد از یورش های انتحاری به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست کم ۳۰۰ غیرنظامی بعد از یورش های انتحاری به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Two people are still unaccounted for after the floods.
[ترجمه گوگل]دو نفر پس از وقوع سیل هنوز مفقود هستند
[ترجمه ترگمان]دو نفر هنوز هم پس از سیل به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو نفر هنوز هم پس از سیل به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Fifteen people are still unaccounted for after the fire.
[ترجمه گوگل]15 نفر پس از آتش سوزی هنوز ناشناس هستند
[ترجمه ترگمان]پانزده نفر بعد از آتش سوزی هنوز معلوم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پانزده نفر بعد از آتش سوزی هنوز معلوم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This leaves one electron on each carbon atom unaccounted for.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که یک الکترون روی هر اتم کربن در نظر گرفته نشده باشد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک الکترون روی هر اتم کربن به حساب آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک الکترون روی هر اتم کربن به حساب آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gundel said the unaccounted for money could significantly bolsters Somalia's security without relying on foreign donations.
[ترجمه گوگل]گوندل گفت که پول بی حساب می تواند به طور قابل توجهی امنیت سومالی را بدون اتکا به کمک های خارجی تقویت کند
[ترجمه ترگمان]Gundel گفت که ارزش پول می تواند به طور قابل توجهی امنیت سومالی را بدون اتکا به کمک های خارجی تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Gundel گفت که ارزش پول می تواند به طور قابل توجهی امنیت سومالی را بدون اتکا به کمک های خارجی تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. While Stanford was unaccounted for, his father, James, was interviewed.
[ترجمه گوگل]در حالی که استنفورد نامشخص بود، با پدرش جیمز مصاحبه شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که استنفورد به حساب نیامده بود، پدرش، جیمز، با او مصاحبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که استنفورد به حساب نیامده بود، پدرش، جیمز، با او مصاحبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Which leaves sixteen thousand days unaccounted for.
[ترجمه گوگل]که شانزده هزار روز بی حساب باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]که شانزده هزار روز باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]که شانزده هزار روز باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her daughter is one of the children still unaccounted for.
[ترجمه گوگل]دختر او یکی از کودکانی است که هنوز نامش فاش نشده است
[ترجمه ترگمان]دختر او یکی از کودکانی است که هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دختر او یکی از کودکانی است که هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Seven people are still unaccounted for.
[ترجمه گوگل]هفت نفر هنوز ناشناس هستند
[ترجمه ترگمان]هنوز هفت نفر هنوز به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز هفت نفر هنوز به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The restof the money remains unaccounted for.
[ترجمه گوگل]مابقی پول بی حساب مانده است
[ترجمه ترگمان]مبلغ این مبلغ هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مبلغ این مبلغ هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Residents said there were other people unaccounted for, but emergency crews could not confirm that.
[ترجمه گوگل]ساکنان می گویند افراد دیگری نیز گم شده اند، اما تیم های اورژانس نمی توانند آن را تایید کنند
[ترجمه ترگمان]ساکنان می گویند که افراد دیگری هم وجود دارند اما کارکنان اورژانس نمی توانند این موضوع را تایید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساکنان می گویند که افراد دیگری هم وجود دارند اما کارکنان اورژانس نمی توانند این موضوع را تایید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That still leaves billions unaccounted for.
[ترجمه گوگل]که هنوز میلیاردها نفر را بی حساب می کند
[ترجمه ترگمان] هنوز میلیاردها دلار معلوم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هنوز میلیاردها دلار معلوم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید