دیکشنری
مترجم
بپرس
unaccommodated
بی وسیله، بدون تسهیلات، بدون تجهیزات، نافراهم، ناهمساز، بدون وسایل راحتی، فراهم نشده، بی مسکن
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of accommodated.
تخصصی
[خاک شناسی] ناهمساز
انگلیسی به انگلیسی
• not adapted; without a place to stay; dissatisfied
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها