unaccepted

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of accepted.

جمله های نمونه

1. The unaccepted statue between technology and society can be overcome by two ways conformity.
[ترجمه گوگل]مجسمه پذیرفته نشده بین فناوری و جامعه را می توان با تطابق از دو طریق غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]دو نوع انطباق بین فن آوری و جامعه می تواند بر آن غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These results mean that plasma have not produced unaccepted influence in enamel surface.
[ترجمه گوگل]این نتایج به این معنی است که پلاسما تأثیر غیرقابل قبولی در سطح مینا ایجاد نکرده است
[ترجمه ترگمان]این نتایج به این معنی است که پلاسما نفوذ unaccepted را در سطح مینا ایجاد نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Homosexuality is so unaccepted in Latino culture. To portray a Latino family that loves and supports and accepts this child for who he is was incredibly groundbreaking.
[ترجمه گوگل]همجنسگرایی در فرهنگ لاتین بسیار غیرقابل قبول است به تصویر کشیدن یک خانواده لاتین تبار که این کودک را دوست دارد و حمایت می کند و می پذیرد، فوق العاده راهگشا بود
[ترجمه ترگمان]همجنس گرایی در فرهنگ لاتینی گسترش یافته است برای به تصویر کشیدن یک خانواده لاتینی که عاشق و پشتیبانی است و این کودک را برای کسی که به شدت groundbreaking است قبول می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the unaccepted items, the QC Inspector shall issue a Nonconforming Report and attach the Hold Label to each of the nonconforming items.
[ترجمه گوگل]برای موارد پذیرفته نشده، بازرس کنترل کیفیت باید گزارش عدم انطباق صادر کند و برچسب نگهداری را به هر یک از موارد ناسازگار الصاق کند
[ترجمه ترگمان]برای موارد unaccepted، بازرس کنترل کیفی باید گزارش nonconforming را صادر کرده و برچسب دار را به هر یک از آیتم های nonconforming ضمیمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We regret to say our offer has lapsed unaccepted.
[ترجمه گوگل]ما متأسفیم که بگوییم پیشنهاد ما پذیرفته نشده است
[ترجمه ترگمان]ما افسوس می خوریم که پیشنهاد - مون تغییر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The durable art is always unaccepted at the initial phase but it explores a great existence.
[ترجمه گوگل]هنر بادوام همیشه در مرحله اولیه پذیرفته نمی شود، اما وجود بزرگی را کشف می کند
[ترجمه ترگمان]هنر بادوام همیشه در مرحله ابتدایی دیده می شود اما وجود بزرگ را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The summer, profession and non-warm clothing will be unaccepted.
[ترجمه گوگل]پوشاک تابستانی، حرفه ای و غیر گرم پذیرفته نمی شود
[ترجمه ترگمان]تابستان، حرفه و لباس غیر گرم unaccepted خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Darwin's theory of evolution was unaccepted and condemned by religious people.
[ترجمه گوگل]نظریه تکامل داروین توسط مذهبیون پذیرفته نشد و محکوم شد
[ترجمه ترگمان]نظریه تکامل داروین unaccepted بود و توسط مردم مذهبی محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unaccepted basic level should not be constructed.
[ترجمه گوگل]سطح پایه پذیرفته نشده نباید ساخته شود
[ترجمه ترگمان]سطح پایه unaccepted نباید ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The high-pathological Internet use groups feel unaccepted but more social-support than those of the low-pathological Internet use groups.
[ترجمه گوگل]گروه‌های استفاده‌کننده از اینترنت با آسیب‌شناسی بالا، نسبت به گروه‌های استفاده‌کننده از اینترنت با آسیب‌شناسی پایین احساس می‌کنند که مورد پذیرش نیستند، اما حمایت اجتماعی بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]گروه های کاربری اینترنت با استفاده از اینترنت احساس unaccepted و حمایت اجتماعی بیشتری نسبت به گروه های کاربری استفاده از اینترنت کم و pathological دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This feature replaces notices in the Calendar for unaccepted invitations, rescheduled events, and delegation notices.
[ترجمه گوگل]این ویژگی جایگزین اعلامیه‌های موجود در تقویم برای دعوت‌های پذیرفته نشده، رویدادهای زمان‌بندی‌شده مجدد، و اعلامیه‌های نمایندگی می‌شود
[ترجمه ترگمان]این ویژگی notices را در تقویم برای دعوت unaccepted، رویداده ای rescheduled، و اخطارهای نمایندگان عوض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The project model manager may, of course, choose to re-factor the unaccepted model change, to remove it, or to bring the rejected change forward for harvesting again later.
[ترجمه گوگل]البته مدیر مدل پروژه ممکن است تصمیم بگیرد که تغییر مدل پذیرفته نشده را تغییر دهد، آن را حذف کند، یا تغییر رد شده را برای برداشت مجدداً بعداً به جلو بیاورد
[ترجمه ترگمان]البته، مدیر مدل پروژه ممکن است انتخاب مجدد مدل unaccepted، حذف آن، یا برگرداندن تغییرات رد شده برای برداشت مجدد را بعدا انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The total deduction over 50 points per 100 meter is graded as B ( unaccepted ).
[ترجمه گوگل]مجموع کسر بیش از 50 امتیاز در هر 100 متر به عنوان B درجه بندی می شود (غیر قابل قبول)
[ترجمه ترگمان]کسر کلی در هر ۱۰۰ متر به صورت B (unaccepted)درجه بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please confirm that a presentation of documents which is not impacted by an as yet unaccepted amendment does not constitute acceptance of the amendment by the beneficiary.
[ترجمه گوگل]لطفاً تأیید کنید که ارائه اسنادی که تحت تأثیر اصلاحیه ای که هنوز پذیرفته نشده باشد، به منزله پذیرش اصلاحیه توسط ذینفع نیست
[ترجمه ترگمان]لطفا تایید کنید که ارائه اسنادی که تحت تاثیر لایحه مذکور قرار نگرفته است، پذیرش اصلاحیه را توسط ذی نفع ایجاد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not accepted, rejected, not received

پیشنهاد کاربران

بپرس