1. That unabashedly and unmistakably should be the purpose of any Republican tax system for the years ahead.
[ترجمه گوگل]این بدون شک و تردید باید هدف هر نظام مالیاتی جمهوری خواه برای سال های آینده باشد
[ترجمه ترگمان]این بدون خجالت و بدون شک باید هدف هر سیستم مالیاتی جمهوری خواهان برای سال های آینده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بدون خجالت و بدون شک باید هدف هر سیستم مالیاتی جمهوری خواهان برای سال های آینده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was an adventuress, unabashedly ambitious, totally without pretense, searching for fame.
[ترجمه گوگل]او یک ماجراجو بود، بینهایت جاهطلب، کاملاً بدون تظاهر و به دنبال شهرت بود
[ترجمه ترگمان]او یک adventuress بود، بدون تظاهر و بدون تظاهر و در جستجوی شهرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک adventuress بود، بدون تظاهر و بدون تظاهر و در جستجوی شهرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The press unabashedly jeered at the profession.
[ترجمه گوگل]مطبوعات بی شرمانه این حرفه را مورد تمسخر قرار دادند
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران بدون خجالت این حرفه را مورد تمسخر قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران بدون خجالت این حرفه را مورد تمسخر قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Westerberg writes unabashedly sentimental, romantic lyrics.
[ترجمه گوگل]وستربرگ اشعار عاشقانه و احساسی بی شرمانه می نویسد
[ترجمه ترگمان]Westerberg یک شعر احساساتی و رمانتیک می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Westerberg یک شعر احساساتی و رمانتیک می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It made Charity even more uneasy about Mandy unabashedly training the binoculars on him.
[ترجمه گوگل]این موضوع باعث شد که چریتی از این که مندی بی شرمانه دوربین های دوچشمی را روی او آموزش می دهد، نگران تر شود
[ترجمه ترگمان]او حتی بیشتر نگران بود که مندی با دوربین به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او حتی بیشتر نگران بود که مندی با دوربین به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So director Chris Columbus unabashedly presents the same jokes, the same situations, the same tearful homilies and the same resolution.
[ترجمه گوگل]بنابراین کارگردان کریس کلمب بی شرمانه همان جوکها، موقعیتهای مشابه، همان موعظههای اشکآور و همان وضوح را ارائه میکند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، کریس کلمب، کارگردان، همان شرایط را، همان شرایط، همان حالت اشک ریزان و همین تصمیم را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، کریس کلمب، کارگردان، همان شرایط را، همان شرایط، همان حالت اشک ریزان و همین تصمیم را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are resilient, honorable, loyal and unabashedly in love with their fighters, often serving as devoted father figures.
[ترجمه گوگل]آنها انعطاف پذیر، شرافتمند، وفادار و بی شرمانه عاشق مبارزان خود هستند و اغلب به عنوان شخصیت های پدری فداکار عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها انعطاف پذیر، شریف، وفادار و بی شرمانه عاشق مبارزان خود هستند و اغلب به عنوان چهره های وفادار به پدر خدمت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها انعطاف پذیر، شریف، وفادار و بی شرمانه عاشق مبارزان خود هستند و اغلب به عنوان چهره های وفادار به پدر خدمت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. "He can be unabashedly a person who is defined as a Negro in the United States and still be someone who can reach across the racial divide," Wilkins said.
[ترجمه گوگل]ویلکینز میگوید: «او میتواند بدون شرمندگی فردی باشد که در ایالات متحده به عنوان سیاهپوست تعریف میشود و همچنان فردی باشد که بتواند از شکاف نژادی عبور کند »
[ترجمه ترگمان]ویلکینز گفت: \" او می تواند بدون خجالت فردی باشد که به عنوان یک سیاه پوست در آمریکا تعریف می شود و هنوز کسی است که می تواند به شکاف نژادی برسد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویلکینز گفت: \" او می تواند بدون خجالت فردی باشد که به عنوان یک سیاه پوست در آمریکا تعریف می شود و هنوز کسی است که می تواند به شکاف نژادی برسد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unabashedly exuberant, he was so animated on the podium that he occasionally fell off it.
[ترجمه گوگل]او به طرز بی شرمانه ای پرجنب و جوش بود، آنقدر روی سکو متحرک بود که گهگاه از آن می افتاد
[ترجمه ترگمان]در جایگاه تماشاچیان چنان شور و هیجان داشت که گاه گاهی از روی سکو می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جایگاه تماشاچیان چنان شور و هیجان داشت که گاه گاهی از روی سکو می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There follows an unabashedly one-sided dissection of all the damage that Israel has done not just to the Palestinians but to the world.
[ترجمه گوگل]در پی تشریح بی شرمانه یک طرفه تمام آسیب هایی که اسرائیل نه تنها به فلسطینی ها بلکه به جهان وارد کرده است، صورت می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک تشریح بی شرمانه یک جانبه از تمام آسیب هایی که اسرائیل فقط به فلسطینیان، بلکه به جهان انجام داده است، را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تشریح بی شرمانه یک جانبه از تمام آسیب هایی که اسرائیل فقط به فلسطینیان، بلکه به جهان انجام داده است، را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unabashedly speaking on their behalf, Bekoff presents impassioned reasons why, and explicit ways in which, such destructive behaviors should stop.
[ترجمه گوگل]بیکف بدون شرمندگی از طرف آنها دلایل پرشور و راههای صریحی برای توقف چنین رفتارهای مخرب ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]Unabashedly از طرف آن ها صحبت می کند، Bekoff دلایل پر شور و احساسی را ارائه می دهد که چرا، و روش های صریح در مورد آن، چنین رفتارهای مخربی باید متوقف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Unabashedly از طرف آن ها صحبت می کند، Bekoff دلایل پر شور و احساسی را ارائه می دهد که چرا، و روش های صریح در مورد آن، چنین رفتارهای مخربی باید متوقف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is the Oxford-educated barrister with unabashedly bourgeois tastes who led the Labour Party to three victories over Conservative rivals of humbler upbringing.
[ترجمه گوگل]او وکلای تحصیل کرده در آکسفورد با ذائقه های بی شرمانه بورژوایی است که حزب کارگر را به سه پیروزی بر رقبای محافظه کار در تربیت متواضع هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]او مشاور تحصیل کرده آکسفورد است با سلیقه ای متوسط از طبقه کارگر که حزب کارگر را به سه پیروزی نسبت به رقبای محافظه کار در تربیت فقیر هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مشاور تحصیل کرده آکسفورد است با سلیقه ای متوسط از طبقه کارگر که حزب کارگر را به سه پیروزی نسبت به رقبای محافظه کار در تربیت فقیر هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It's in developing and unabashedly accepting your unique strengths and talents that you'll reach your highest potential.
[ترجمه گوگل]این در توسعه و پذیرش بی شرمانه نقاط قوت و استعدادهای منحصر به فرد خود است که به بالاترین پتانسیل خود خواهید رسید
[ترجمه ترگمان]در حال توسعه و بی شرمانه قدرت و استعدادهای منحصر به فرد خود را می پذیرند که به بالاترین پتانسیل خود می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال توسعه و بی شرمانه قدرت و استعدادهای منحصر به فرد خود را می پذیرند که به بالاترین پتانسیل خود می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You'll never be free unless you unabashedly proclaim it within.
[ترجمه گوگل]شما هرگز آزاد نخواهید بود مگر اینکه بی شرمانه آن را در درون خود اعلام کنید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت آزاد نخواهی بود مگر اینکه بدون خجالت آن را اعلام کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت آزاد نخواهی بود مگر اینکه بدون خجالت آن را اعلام کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید