1. He checked his watch for the umpteenth time.
[ترجمه گوگل]برای چندمین بار ساعتش را چک کرد
[ترجمه ترگمان]او ساعتش را برای آخرین بار چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ساعتش را برای آخرین بار چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. 'This is crazy,' she told herself for the umpteenth time .
[ترجمه گوگل]برای چندمین بار با خود گفت: "این دیوانه است "
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار به خودش گفت: این دیوونگیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار به خودش گفت: این دیوونگیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I drank my umpteenth cup of coffee.
[ترجمه گوگل]چندمین فنجان قهوه ام را خوردم
[ترجمه ترگمان]من آخرین فنجان قهوه را نوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من آخرین فنجان قهوه را نوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She was now on her umpteenth gin.
[ترجمه گوگل]او اکنون در حال چندین بار جین خود بود
[ترجمه ترگمان]او حالا از جین جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او حالا از جین جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For the umpteenth time, I tell you I don't know!
[ترجمه گوگل]برای چندمین بار به شما می گویم نمی دانم!
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار میگم که نمی دونم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار میگم که نمی دونم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. For the umpteenth time, Anthony, knives and forks go in the middle drawer!
[ترجمه گوگل]برای چندمین بار آنتونی، چاقو و چنگال در کشوی وسط می رود!
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار، انتونی، چاقو و چنگال در کشوی وسطی حرکت می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار، انتونی، چاقو و چنگال در کشوی وسطی حرکت می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They're showing "The Wizard of Oz" for the umpteenth time.
[ترجمه گوگل]"جادوگر شهر اوز" را برای چندمین بار نمایش می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای اولین بار \"The Wizard of Oz\" را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها برای اولین بار \"The Wizard of Oz\" را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Turning away for the umpteenth time, she gave a little frustrated sigh.
[ترجمه گوگل]برای چندمین بار روی برگرداند، آه کمی ناامید کشید
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار چرخید و اهی ازسر ناامیدی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار چرخید و اهی ازسر ناامیدی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This is his umpteenth bust on similar charges, the little shit.
[ترجمه گوگل]این چندمین بار او با اتهامات مشابه است
[ترجمه ترگمان]این آخرین bust که تو این اتهامات ازش استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آخرین bust که تو این اتهامات ازش استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After the umpteenth rubber-stamp this infuriating rite of passage, as it were, terminates: exit.
[ترجمه گوگل]پس از چندمین بار، این مراسم خشمانگیز گذر، بهطور معمول پایان مییابد: خروج
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه این تشریفات رسمی را به پایان رساند، در همان حال منتهی به پایان منتهی می شد: خروج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه این تشریفات رسمی را به پایان رساند، در همان حال منتهی به پایان منتهی می شد: خروج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Vera: That's the umpteenth suggestion I've made which you've turned down.
[ترجمه گوگل]ورا: این چندمین پیشنهاد من است که شما آن را رد کرده اید
[ترجمه ترگمان]ورا گفت: این آخرین پیشنهادی بود که من تا به حال انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورا گفت: این آخرین پیشنهادی بود که من تا به حال انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That's the umpteenth time I've told you to do that.
[ترجمه گوگل]این چندمین بار است که به شما می گویم این کار را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]این آخرین باری بود که بهت گفتم این کار رو بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آخرین باری بود که بهت گفتم این کار رو بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This was Ferguson's umpteenth trophy for United.
[ترجمه گوگل]این چندمین جام فرگوسن برای یونایتد بود
[ترجمه ترگمان]این جایزه umpteenth فرگوسن برای سازمان ملل متحد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جایزه umpteenth فرگوسن برای سازمان ملل متحد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I told her not to do it for the umpteenth time.
[ترجمه گوگل]به او گفتم برای چندمین بار این کار را نکن
[ترجمه ترگمان]به او گفتم این کار را برای آخرین بار انجام ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به او گفتم این کار را برای آخرین بار انجام ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید