umlaut

/ˈuːmˌlaʊt//ˈʊmlaʊt/

معنی: ادغام
معانی دیگر: (زبان شناسی)، ادغام دو حرف صدادار، اوملات، واک آمیخت، (به ویژه زبان انگلیسی - تفاوت حروف صدادار در مفرد و جمع) واک گرد، دگرش واکه، تغییر صدا (مثلا دگرش foot به feet یا mouse به mice)، ادغام حرف صدادار درحرف صدادار بعدی، ادغام کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a change in the sound of a vowel due to influence by a following vowel or semivowel, or the vowel so changed.

(2) تعریف: a diacritical mark, such as on this letter "o" (�), placed over a vowel to indicate umlaut, esp. in German.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: umlauts, umlauting, umlauted
• : تعریف: to modify or write with an umlaut.

جمله های نمونه

1. Cannot print German umlaut characters on a PCL printer under VMS.
[ترجمه گوگل]نمی توان نویسه های آلمانی umlaut را روی چاپگر PCL تحت VMS چاپ کرد
[ترجمه ترگمان]نمی توان حروف umlaut آلمانی را در چاپگر pcl زیر VMS چاپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spelling an umlaut as ae, oe, or ue only maps to the corresponding exact match without further expansion.
[ترجمه گوگل]املای umlaut به صورت ae، oe یا ue فقط به مطابقت دقیق مربوطه بدون بسط بیشتر نقشه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]هجی کردن یک umlaut به عنوان ae، oe، یا ue تنها نقشه تطابق دقیق متناظر بدون گسترش بیشتر را ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An umlaut is caused in a sound by its assimilation to another sound.
[ترجمه گوگل]umlaut در یک صدا از جذب آن به صدای دیگر ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]An در یک صدا از طریق جذب آن به صدای دیگر ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To change ( a vowel ) by umlaut.
[ترجمه گوگل]تغییر دادن (یک مصوت) توسط umlaut
[ترجمه ترگمان]تغییر (یک مصوت)توسط umlaut
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To write or print ( a vowel ) with an umlaut.
[ترجمه گوگل]نوشتن یا چاپ (یک مصوت) با umlaut
[ترجمه ترگمان]برای نوشتن یا چاپ (یک مصوت)با an
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She said "I was hoping I would bump into you because I noticed you know how to put the umlaut on the 'i', Can you please tell me how to do that on the iPhone?".
[ترجمه گوگل]او گفت: "امیدوار بودم با شما برخورد کنم زیرا متوجه شدم که می دانید چگونه umlaut را روی "i" قرار دهید، لطفاً می توانید به من بگویید چگونه این کار را در آیفون انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان]اون گفت من امیدوار بودم که به تو صدمه بزنم چون متوجه شدم که تو می دونی چطور the رو روی من بذاری، می شه به من بگی چطور این کار رو روی آیفون بذارم؟ \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادغام (اسم)
contraction, affricate, merger, fusion, assimilation, diphthong, umlaut

انگلیسی به انگلیسی

• diacritical mark (two dots) above a vowel indicating a change in the sound of a vowel, vowel altered in such a way

پیشنهاد کاربران

حروفی مانند O , A , U, E, I که در زبان آلمانی نقطه روی آنها می گذارند .
umlaut ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: پیشین‏شدگی
تعریف: تبدیل واکۀ پسین به واکۀ پیشین تحت تأثیر واکۀ پیشین بعد از آن

بپرس