umbrella

/əmˈbrelə//ʌmˈbrelə/

معنی: حفاظ، سایبان، چتر، چتر استعمال کردن
معانی دیگر: هر چیز چتر مانند، شاخ و برگ، سایه، پوشش، چتر دفاعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a usu. portable or movable shield against the rain or sun, consisting of a collapsible canopy attached to and supported on radiating ribs joined to a central rod or stick.

(2) تعریف: anything that resembles this object in shape or function, esp. in providing protection from above or in including several groups or activities under a single authority or organization.

- An umbrella of aircraft protected the troops' advance.
[ترجمه گوگل] چتر هواپیما از پیشروی نیروها محافظت می کرد
[ترجمه ترگمان] یک چتر هواپیما از پیشروی نیروهای نظامی محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Several small unions are under the umbrella of the national union.
[ترجمه گوگل] چندین اتحادیه کوچک زیر چتر اتحادیه سراسری هستند
[ترجمه ترگمان] چندین اتحادیه کوچک زیر چتر اتحادیه ملی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: umbrellalike (adj.)
(1) تعریف: of or like an umbrella in shape or function.

(2) تعریف: encompassing or applicable to several elements or groups.

- an umbrella term
[ترجمه گوگل] یک اصطلاح چتر
[ترجمه ترگمان] عبارت چتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- an umbrella organization
[ترجمه ترجمه گوگل] یک سازمان چتر
|
[ترجمه گوگل] یک سازمان چتر
[ترجمه ترگمان] یک سازمان چتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. our umbrella of insurance is inadequate
پوشش بیمه ی ما کافی نیست.

2. this umbrella will keep the sun off
این چتر جلو نور خورشید را می گیرد.

3. a beach umbrella
چتر آفتابی ساحل دریا

4. the cool umbrella of sycamore trees
سایه ی خنک درختان چنار

5. antiaircraft guns laid an umbrella over the carrier
توپ های ضدهوایی کشتی هواپیمابر را زیر چتر دفاعی قرار دادند.

6. our party is an umbrella for diverse political groups
حزب ما چتری است که گروه های سیاسی مختلف را در برمی گیرد.

7. the crook of an umbrella handle
انحنای دسته ی چتر

8. they maintain a price umbrella over the entire food industry
آنها همه ی صنایع غذایی را زیر چتر نظارت بر قیمت ها قرار داده اند.

9. he kept unfurling and furling his umbrella
او مرتبا چتر خود را باز و بسته می کرد.

10. nato is ready to throw an air umbrella over europe
ناتو آماده است که اروپا را زیر پوشش هوایی قرار بدهد.

11. it is a good thing that we brought the umbrella
چه خوب شد که چتر را با خود آوردیم.

12. She let down her umbrella and furled it.
[ترجمه گوگل]چترش را زمین گذاشت و آن را پر کرد
[ترجمه ترگمان]چترش را پایین گذاشت و جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remind me to take my umbrella with me, please.
[ترجمه گوگل]لطفاً به من یادآوری کن که چترم را با خودم ببرم
[ترجمه ترگمان]یادم بنداز چترم را با خودم ببرم، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Deciding to brave the weather, he grabbed his umbrella and went out.
[ترجمه گوگل]او که تصمیم گرفت در برابر هوا مقاومت کند، چترش را برداشت و بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت که آب و هوا را بگیرد، چتر خود را برداشت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Please don't thrust at me with that umbrella.
[ترجمه گوگل]لطفا با آن چتر به من فشار نیاورید
[ترجمه ترگمان]لطفا با آن چتر به من فشار نیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She returned to collect her umbrella.
[ترجمه گوگل]او برگشت تا چترش را جمع کند
[ترجمه ترگمان]برگشت تا چترش را جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. She hit him on the head with her umbrella.
[ترجمه گوگل]با چترش به سرش زد
[ترجمه ترگمان]با چتر خود به سرش ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Can you identify your umbrella among this lot?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید چتر خود را در بین این تعداد زیادی شناسایی کنید؟
[ترجمه ترگمان]شما می توانید umbrella را بین این همه تشخیص دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حفاظ (اسم)
reserve, protection, shield, sconce, awning, safeguard, umbrella, scabbard, coverture, mantelet

سایبان (اسم)
tent, pergola, bower, umbrella, sunshade, canopy, parasol, hovel, marquee

چتر (اسم)
tent, umbrella, pileum

چتر استعمال کردن (فعل)
umbrella, use umbrella

انگلیسی به انگلیسی

• parasol, portable cover to protect from rain or sun which is held up by a supporting frame; parasol-like body of a jellyfish; something that protects from above
comprehensive, inclusive; pertaining to that which acts as an umbrella
an umbrella is an object which you use to protect yourself from the rain or hot sun. it consists of a long stick with a folding frame covered in cloth.
umbrella describes a single organization or idea that includes a lot of different organizations or ideas.
umbrella is used to refer to a system or agreement which protects a country or a group of people from attack or war.

پیشنهاد کاربران

umbrella ( n ) ( ʌmˈbrɛlə )
umbrella
water plant ( n. ) [joc. resemblance]
an umbrella
[حقوق]
زیر مجموعه، تحت حمایت
مثال : under umbrella of UN
تحت حمایت سازمان ملل
چتر حمایتی
a device that is used for protection from the rain and sun
An umbrella consists of a circle of fabric attached to a folding frame that is connected to a central pole or handle
◀️ You shouldn't go out in the rain without an umbrella
پوشش، عنوان
زیرمجموعه
چتر
سایه بان
I'm sure he took his umbrella with him
من مطمئنم که او چترش را با خودش برد 🚡🚡
هو
چتر .
canopy:سایه انداز. این واژه یکی از شاخص های بررسی گیاهان از لحاظ رشد اندام های هوایی مخصوصاً برگها می باشد.
چتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس