اسم ( noun )
• : تعریف: a feeling of offense, irritation, or resentment (usu. prec. by take).
• مشابه: grudge, offense, resentment
• مشابه: grudge, offense, resentment
- He took umbrage at the implication that he was too old for the job.
[ترجمه فراز] منظور ( آنها ) که او برای این کار زیادی پیر شده است، به او برخورد.|
[ترجمه گوگل] او از این مفهوم که برای این کار خیلی پیر است، خشمگین شد[ترجمه ترگمان] از این که برای این کار خیلی پیر شده بود ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید