um

/ʌm//ʌm/

جمله های نمونه

1. "Um, excuse me, " he said timidly.
[ترجمه گوگل]با ترس گفت: "اوم ببخشید "
[ترجمه ترگمان]با حجب و کمرویی گفت: ام، ببخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just um, I just thought it looked nice.
[ترجمه گوگل]فقط اوم، من فقط فکر کردم زیبا به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]فقط فکر کردم خوب به نظر میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Um, we do have the September challenge from our national sales director.
[ترجمه گوگل]اوم، ما چالش سپتامبر را از طرف مدیر فروش ملی خود داریم
[ترجمه ترگمان]اوم، ما چالش سپتامبر را از مدیر فروش ملی مان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Um, the computer guru, uh, the wizards as it were, is going to be there for emergency calls.
[ترجمه گوگل]اوم، گورو کامپیوتر، اوه، جادوگران برای تماس های اضطراری آنجا خواهند بود
[ترجمه ترگمان]آم، معلم کامپیوتری، اه، جادوگرا گفتن که قراره برای تماس های اضطراری اونجا باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Um when Jenny is done with the publicist she is going to look at it and figure out what her options are.
[ترجمه گوگل]اوم وقتی جنی کارش را با کارشناس تبلیغاتی تمام کرد، به آن نگاه می‌کند و گزینه‌های او را درمی‌یابد
[ترجمه ترگمان]ام - - م، وقتی که \"جنی\" با مدیر تبلیغات کاری انجام داده باید به اون نگاه کنه و بفهمه که انتخاب های اون چیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She went and she took um, phonology, some uh voice work?
[ترجمه گوگل]او رفت و اوم، آواشناسی، چند کار صدا؟
[ترجمه ترگمان]اون رفت و، ام، ام، ام، ام ام، یه کار صدا کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And so, um, he was very cognizant of what he was doing and why he did it.
[ترجمه گوگل]و بنابراین، اوم، او بسیار آگاه بود که چه کاری انجام می دهد و چرا این کار را انجام داده است
[ترجمه ترگمان]و بنابراین، آم، او از کاری که می کرد آگاه بود و چرا این کار را کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Um, except when they step out of line like this.
[ترجمه گوگل]اوم، مگر زمانی که اینطور از خط خارج شوند
[ترجمه ترگمان] بجز وقتی که اینجوری از خط خارج میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And um, questions, there are no dumb questions, right?
[ترجمه گوگل]و اوم، سوالات، هیچ سوال احمقانه ای وجود ندارد، درست است؟
[ترجمه ترگمان]و سوال پرسیدن سوالای احمقانه ای وجود نداره، درسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Um, just a few of the free wills that we have.
[ترجمه گوگل]اوم، فقط چند مورد از اراده های آزاد که داریم
[ترجمه ترگمان]ام، فقط چندتا وصیت نامه مجانی که داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Um, if I mispronounce your name, I am terribly sorry.
[ترجمه گوگل]اوم، اگر نام شما را اشتباه تلفظ کنم، واقعا متاسفم
[ترجمه ترگمان]، آم، اگه اسمت رو عوض کنم خیلی متاسفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Um, and why is this that the company is putting your check in the mail now?
[ترجمه گوگل]اوم، و چرا این شرکت اکنون چک شما را به صورت پستی ارسال می کند؟
[ترجمه ترگمان]آم، و چرا این شرکت در حال حاضر چک شما رو تو صندوق پستی قرار میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lucy, um, I wondered if you'd like to come over for dinner sometime, like tonight.
[ترجمه گوگل]لوسی، اوم، تعجب کردم که آیا دوست داری برای شام بیایی، مثل امشب
[ترجمه ترگمان]لوسی، ام، ام، می خواستم ببینم دوست داری بعضی وقت ها برای شام بیای اینجا، مثل امشب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So you have to say that um no proper divisor is a perfect number.
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید بگویید که ام هیچ مقسوم علیه یک عدد کامل نیست
[ترجمه ترگمان]پس باید بگی که divisor درست و حسابی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; female first name (arabic)
ehh! (sound showing uncertainty); exclamation of hesitation (in speech)

پیشنهاد کاربران

نشانه مردد بودن و توقف سخن گفتن
نشانه مردد بودن، آوایی برای نشان دادن مردد بودن
یک مورفی پسوند به معنی محل

بپرس