• : تعریف: of or relating to sound frequencies beyond the range that can be heard by the human ear.
جمله های نمونه
1. Ultrasonic waves travel at around 300 metres per second .
[ترجمه گوگل]امواج اولتراسونیک با سرعتی در حدود 300 متر در ثانیه حرکت می کنند [ترجمه ترگمان]امواج فراصوت با سرعتی حدود ۳۰۰ متر در ثانیه حرکت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ultrasonic waves are at a higher pitch than the human ear can hear.
[ترجمه گوگل]امواج مافوق صوت در گامی بالاتر از گوش انسان هستند [ترجمه ترگمان]امواج فراصوت در ارتفاعی بالاتر از گوش انسان قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A handset would contain an ultrasonic transmitter and the television fitted with a matching receiver.
[ترجمه گوگل]یک گوشی حاوی فرستنده اولتراسونیک و تلویزیون مجهز به گیرنده منطبق است [ترجمه ترگمان]گوشی شامل یک فرستنده سنج و یک دستگاه تلویزیون مجهز به یک گیرنده منطبق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In autumn 197 ultrasonic pulsing at two-second intervals was recorded at dawn at the King Stone.
[ترجمه گوگل]در پاییز 197، پالس اولتراسونیک در فواصل دو ثانیه در سپیده دم در کینگ استون ثبت شد [ترجمه ترگمان]در پاییز ۱۹۷ ثانیه دیگر در فواصل دو ثانیه ای، در سپیده دم شاه استون ثبت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Three days after admission ultrasonic appearances in the abdomen were normal.
[ترجمه گوگل]سه روز پس از بستری، ظاهر اولتراسونیک در شکم طبیعی بود [ترجمه ترگمان]سه روز پس از پذیرش ظاهر فراصوت در شکم، وضعیت عادی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cats, too, are sensitive to ultrasonic frequencies and can hear mice and voles in hidden places.
[ترجمه دولتمند] قسمت آخر محل پنهان شدن موش ها را بفهمند
|
[ترجمه گوگل]گربهها نیز به فرکانسهای اولتراسونیک حساس هستند و میتوانند موشها و ولها را در مکانهای پنهان بشنوند [ترجمه ترگمان]گربه ها نیز نسبت به فرکانس های مافوق صوت حساس هستند و می توانند موش ها و voles را در مکان های پنهان بشنوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Screwdriver blades might have a retractable sheath or ultrasonic guards, for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تیغه های پیچ گوشتی ممکن است دارای غلاف جمع شونده یا محافظ های اولتراسونیک باشند [ترجمه ترگمان]تیغ ها ممکن است دارای غلاف قابل جمع یا محافظ مافوق صوت باشند، به عنوان مثال [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Similarly, how does a moth perceive the ultrasonic acoustic radar signals of a bat?
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، پروانه چگونه سیگنال های رادار صوتی اولتراسونیک خفاش را درک می کند؟ [ترجمه ترگمان]به طور مشابه، یک پروانه چگونه سیگنال های رادار صوتی فراصوتی را از یک خفاش دریافت می کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Parisi developed the first ultrasonic toothbrush for Cavitron Ultrasonics in New York in 196
[ترجمه گوگل]پاریسی اولین مسواک اولتراسونیک را برای Cavitron Ultrasonics در نیویورک در سال 196 ساخت [ترجمه ترگمان]Parisi اولین مسواک ultrasonic را برای Cavitron Ultrasonics در نیویورک در ۱۹۶ ران ایجاد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective : To analyze the ultrasonic feature in different dialectical type of chronic pelvic inflammatory disease.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی اولتراسونیک در انواع مختلف دیالکتیکی بیماری التهابی مزمن لگنی [ترجمه ترگمان]هدف: تحلیل ویژگی مافوق صوت در نوع دیالکتیکی different از بیماری های مزمن در لگن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Includes basic items: Oral examination, ultrasonic scaling, and polishing.
[ترجمه گوگل]شامل موارد اساسی: معاینه دهان، جرم گیری اولتراسونیک و پولیش [ترجمه ترگمان]شامل موارد اصلی: معاینه شفاهی، مقیاس گذاری مافوق صوت و صیقل دادن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Especially, it provides more and new informations than ultrasonic diagnosis diagnosis of fetal CNS.
[ترجمه گوگل]به خصوص، اطلاعات بیشتری نسبت به تشخیص اولتراسونیک CNS جنین ارائه می دهد [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Objective : To evaluate the ultrasonic imaging features and the detective method of internal mammary artery ( IMA ).
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ویژگیهای تصویربرداری اولتراسونیک و روش کشف شریان پستانی داخلی (IMA) [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Methods Using high-frequency sonography, the ultrasonic characteristics of salivary glands (parotid and submaxillary) in Sjgren's syndrome patients were observed and summarized.
[ترجمه گوگل]MethodsUsing سونوگرافی با فرکانس بالا، ویژگی های اولتراسونیک غدد بزاقی (پاروتید و زیر فکی) در بیماران سندرم Sjgren مشاهده و خلاصه شد [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] مافوق صوت - مافوق صوتی [برق و الکترونیک] فراصوتی واژه ای برای اشاره به سیگنالها تجهیزات یا پدیده هایی کخه شامل بسامدهای بالاتر از محدوده شنوایی انسان، یا بالای 30 khz هستند . - مافوق صوت، فرا صوت [نساجی] مافوق صوت [ریاضیات] مافوق صوت، فراصوتی، اَبَر صوت، مافوق سرعت صوت
انگلیسی به انگلیسی
• having a frequency above the range of sound audible to the human ear (of waves, vibrations, etc.) ultrasonic sounds have very high frequencies, which human beings cannot hear.