ultra

/ˈəltrə//ˈʌltrə/

معنی: افراطی، ماورای، خیلی متعصب
معانی دیگر: مفرط، زیاده، فرابود، پیشوند:، در آن سو، در ماورا، فرا - [ultramundane]، مافوق، n : پیشوندیست بمعنی ' ماورا' وماورا فضا' و ماورا حدودو ثغور' و برتراز' و'مافوق 'و 'فرا'

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: going or being beyond the established norms for something; extreme.
مشابه: drastic
اسم ( noun )
• : تعریف: someone who holds extreme views, esp. in politics; extremist.
مشابه: radical
پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: above; beyond.

- ultrasonic
[ترجمه ه خ س] فوق العاده پر صدا
|
[ترجمه گوگل] اولتراسونیک
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: extreme; very.

- ultramodern
[ترجمه گوگل] شارژی
|
[ترجمه گوگل] فوق مدرن
[ترجمه ترگمان] تازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Which is why we've developed our Ultra Sound Diagnostic Scanner to offer peace of mind to prospective parents.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که ما اسکنر تشخیصی Ultra Sound خود را برای ارائه آرامش به والدین آینده توسعه داده ایم
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که ما (پویشگر Ultra)را برای ارایه صلح ذهن به والدین آینده توسعه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Without even bothering to change from his ultra closed stance, Locke produced a brace of exquisitely faded woods.
[ترجمه گوگل]لاک بدون اینکه حتی به خود زحمت تغییر موضع فوق العاده بسته خود را بدهد، یک چوب بند چوبی به شدت پژمرده تولید کرد
[ترجمه ترگمان]لاک بدون اینکه حتی به خودش زحمت بدهد که از حالت فوق العاده بسته خود تغییر حالت دهد، تعدادی جنگل کاملا رنگ و رو رفته را تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Ultra Velvet" is supposed to perform at the club on Friday.
[ترجمه گوگل]قرار است «اولترا مخملی» جمعه در این باشگاه اجرا داشته باشد
[ترجمه ترگمان]\"Velvet Ultra\" قرار است روز جمعه در این باشگاه اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Further facilities should be provided to enable ultra high speed updating to be performed in special cases.
[ترجمه گوگل]امکانات بیشتری باید فراهم شود تا بروزرسانی با سرعت فوق العاده بالا در موارد خاص انجام شود
[ترجمه ترگمان]امکانات بیشتری باید فراهم شود تا به روزرسانی های فوق با سرعت بالا در موارد خاص اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Commanders who undervalued or ignored Ultra get short shrift.
[ترجمه گوگل]فرماندهانی که Ultra را کم ارزش می دانند یا نادیده می گیرند، کوتاه می آیند
[ترجمه ترگمان]فرماندهان که ارزشش را دست کم گرفته بودند و یا بی توجهی می کردند، shrift کوتاه را به دست می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The only thing that's ultra tidy is my record collection.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که بسیار مرتب است مجموعه رکوردهای من است
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که بسیار مرتب است کلکسیون رکورد من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After the elections of 1988 brought the ultra right-wing Arena party to power, a new wave of kidnappings and murders began.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه انتخابات 1988 حزب راست افراطی آرنا را به قدرت رساند، موج جدیدی از آدم ربایی و قتل آغاز شد
[ترجمه ترگمان]پس از انتخابات سال ۱۹۸۸، حزب فوق طرفدار جناح راست را به قدرت رساند، موج تازه ای از آدم ربایی ها و قتل ها آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This ultra fine matt powder will enhance your natural colouring.
[ترجمه گوگل]این پودر مات فوق العاده ریز رنگ طبیعی شما را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]این پودر با دقت فوق العاده، رنگ طبیعی شما را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The seven denier hold-up achieves ultra sheer look with the durability of a 15 denier product.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده هفت دنیر با دوام یک محصول 15 دنیر ظاهری فوق العاده زیبا دارد
[ترجمه ترگمان]هفت denier با دوام کامل با دوام یک محصول ۱۵ denier به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By the artistic team at Zoo Ultra short hairline contrasts with thick natural waves.
[ترجمه گوگل]توسط تیم هنری Zoo Ultra خط موی کوتاه با امواج طبیعی غلیظ در تضاد است
[ترجمه ترگمان]در مقابل تیم هنری در باغ وحش (Zoo)، خط موی خیلی کوتاه با امواج طبیعی ضخیم تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Among the largest funds, the Twentieth Century Ultra suffered the biggest losses.
[ترجمه گوگل]در میان بزرگترین صندوق ها، Twentith Century Ultra بیشترین ضرر را متحمل شد
[ترجمه ترگمان]در میان بزرگ ترین سرمایه ها، Ultra قرن بیستم بیش ترین خسارت را متحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Clarins research team successfully created two ultra effective products.
[ترجمه گوگل]تیم تحقیقاتی Clarins با موفقیت دو محصول فوق العاده موثر ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]تیم تحقیقاتی Clarins با موفقیت دو محصول فوق العاده موثر خلق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Being a water-based mousse, it's ultra light to apply and blends in perfectly with your natural skin tone.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک موس بر پایه آب، استفاده از آن فوق العاده سبک است و کاملاً با رنگ طبیعی پوست شما ترکیب می شود
[ترجمه ترگمان]یک mousse که از آب ساخته شده است، بسیار نور است که به طور کامل با لحن طبیعی پوست شما ترکیب و ترکیب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An ultra _ low _ loss splicing without conventional power monitoring could be achieved.
[ترجمه گوگل]یک اتصال بسیار کم تلفات بدون نظارت بر توان معمولی می تواند به دست آید
[ترجمه ترگمان]An کم اتلاف بدون نظارت بر قدرت مرسوم می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افراطی (صفت)
extremist, ultra, intemperate

ماورای (صفت)
past, ultra

خیلی متعصب (صفت)
ultra

تخصصی

[مهندسی گاز] مافوق، ماوراء
[نساجی] ماوراء-فرا-فراتر-مافوق-برتراز
[ریاضیات] فرا، مافوق، ماوراء

انگلیسی به انگلیسی

• extreme, excessive, beyond what is ordinary
ultra- is used to form adjectives that describe someone or something as having a quality to an extreme degree.

پیشنهاد کاربران

افراطی، تندرو، رادیکال - صفت
He holds some ultra conservative views on social issues
شخص افراطی، تندرو - اسم
The new party is led by a political ultra
فراتر، فوق، ماوراء - صفت/پیشوند
...
[مشاهده متن کامل]

This is an ultra high frequency sound
فوق العاده، خیلی خفن، عالی - صفت ( در حالت عامیانه )
That concert was ultra
هوادار متعصب ( مخصوصا در فوتبال ) ، طرفدار دوآتیشه - اسم
The ultras created an amazing atmosphere at the stadium
کلمه "Ultra" به معنی "فراتر"، "بیش از حد" یا "افراطی" است. این کلمه هم به عنوان صفت برای توصیف چیزی که خیلی شدید یا تندرو است ( مثلا عقاید افراطی ) و هم به عنوان اسم برای اشاره به یک فرد افراطی به کار میره. در دنیای ورزش، به خصوص فوتبال، "اولتراها" به گروه های هواداران بسیار متعصب و سازمان دهی شده گفته میشه. به طور کلی، "اولترا" به هر چیزی که از حد معمول و نرمال فراتر باشه، اشاره داره.

در برسی متون قدیمی به واژه ی "اول تر" به معنی بالا تر برخوردم. این موضوع که اول - به عنوان پیشوندی به معنی بالا در فعل هم استفاده می شده باعث شد فکر کنم به این واژه مربوط است.
اول اوستن = بلند شدن
...
[مشاهده متن کامل]

اول اوزش = بر خاستن
اول ورزشی = توبه ،
اگر کسی چیز بیشتر می داند ، لطف کند بنویسد تا ما هم استفاده کنیم.

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم ult/ultra
📌 این ریشه، معادل "beyond" و "extremely" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "beyond" یا "extremely" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 ultimate: the final or ‘beyond’ point or goal
🔘 ulterior: beyond what is apparent, hidden or ‘extremely’ secret
🔘 ultracool: extremely cool, beyond the normal level of cool
🔘 ultraviolent: involving extreme violence, beyond normal levels
🔘 ultrathin: extremely thin, beyond normal thinness
🔘 ultrapure: extremely pure, with no impurities, beyond normal purity
🔘 ultraefficient: extremely efficient, operating beyond the usual efficiency
🔘 ultrasonic: beyond the range of human hearing, involving ‘extremely’ high sound frequencies
🔘 ultrapowerful: having extreme power, beyond typical levels
🔘 ultradry: extremely dry, beyond usual dryness
🔘 ultraviolet: electromagnetic radiation with wavelengths shorter than visible light, beyond violet in the spectrum

فوق العاده
ultra : فرا - فراتر - ماوراء - مافوق - برتراز
‏اُول، اُل = بالا
پس
اُولتَر، اُلتَر ( =بالاتر ) = ultra
بن مایه: فرهنگ کوچک پهلوی، مکنزی
‎#پارسی دوست
فرا، مافوق، فوق قدرت
نوعی رنگ صورتی
فراتر و مافوق