1. Talented person problem is the ultimacy problem that county economy develops.
[ترجمه گوگل]مشکل افراد با استعداد مشکل نهایی است که اقتصاد شهرستان ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مشکل فردی با استعداد، مساله ultimacy است که اقتصاد آن توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل فردی با استعداد، مساله ultimacy است که اقتصاد آن توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Then, move the change being able to what ultimacy to bring about by a country's race?
[ترجمه گوگل]سپس، تغییر را به سمت چه غایتی که نژاد یک کشور ایجاد می کند، حرکت دهید؟
[ترجمه ترگمان]پس، این تغییر می تواند به چه چیزی منجر به رقابت یک کشور شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس، این تغییر می تواند به چه چیزی منجر به رقابت یک کشور شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The essence of criminal responsibility is criminal responsibility place is built-in, decide basic property or the ultimacy quality of criminal responsibility that exists and develops.
[ترجمه گوگل]جوهر مسئولیت کیفری این است که مسئولیت کیفری در محل تعبیه شده است، تصمیم گیری در مورد اموال اساسی یا کیفیت نهایی مسئولیت کیفری که وجود دارد و توسعه می یابد
[ترجمه ترگمان]ماهیت مسئولیت جزایی، مسئولیت کیفری است که در آن دارایی پایه و یا کیفیت مسئولیت کیفری است که وجود دارد و توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهیت مسئولیت جزایی، مسئولیت کیفری است که در آن دارایی پایه و یا کیفیت مسئولیت کیفری است که وجود دارد و توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Secondary "fight with philosophy" has changed to "harmonious philosophy", Communist has accomplished China being in power idea composes in reply the philosophy ultimacy change being in power.
[ترجمه گوگل]"مبارزه با فلسفه" ثانویه به "فلسفه هماهنگ" تغییر یافته است، کمونیست چین را در قدرت به انجام رسانده است، ایده در پاسخ به تغییر غایت فلسفه در قدرت بودن می نویسد
[ترجمه ترگمان]\"مبارزه با فلسفه\" به \"فلسفه متوازن\" تغییر کرده است، اما کمونیست چین را به قدرت تبدیل کرده است، در پاسخ به فلسفه تغییر در قدرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"مبارزه با فلسفه\" به \"فلسفه متوازن\" تغییر کرده است، اما کمونیست چین را به قدرت تبدیل کرده است، در پاسخ به فلسفه تغییر در قدرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That Max once said "'all social lives is practice's at heart"', this moves towards the inherent ultimacy having told our practice to the social life, the social being in fact.
[ترجمه گوگل]زمانی که ماکس گفته بود «تمام زندگیهای اجتماعی در قلب تمرین است»، این به سوی غایت ذاتی حرکت میکند که عمل ما را به زندگی اجتماعی، در واقع موجود اجتماعی، گفته است
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که مکس یک بار گفت: \"تمام زندگی اجتماعی در حال انجام است\"، این حرکت به سمت the ذاتی است که به ما گفته است که زندگی اجتماعی را تجربه کنیم، اجتماعی در واقع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که مکس یک بار گفت: \"تمام زندگی اجتماعی در حال انجام است\"، این حرکت به سمت the ذاتی است که به ما گفته است که زندگی اجتماعی را تجربه کنیم، اجتماعی در واقع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Especially outstanding being, the extensive county region high school history teacher teaching train of thought needs the ultimacy change.
[ترجمه گوگل]به خصوص برجسته، منطقه وسیع منطقه شهرستان دبیرستان تاریخ آموزش معلمان قطار اندیشه نیاز به تغییر نهایی
[ترجمه ترگمان]به خصوص در حال حاضر، بخش گسترده ای از معلم تاریخ دبیرستان که آموزش اندیشه را آموزش می دهد به تغییر ultimacy نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خصوص در حال حاضر، بخش گسترده ای از معلم تاریخ دبیرستان که آموزش اندیشه را آموزش می دهد به تغییر ultimacy نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید