ulna

/ˈʌlnə//ˈʌlnə/

معنی: زند زیرین، زند اسفل
معانی دیگر: (انسان و مهره داران - استخوان) زند زیرین، تش زند اسفل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ulnae, ulnas
مشتقات: ulnar (adj.)
(1) تعریف: the bone of the human forearm that is on the side opposite the thumb.

(2) تعریف: a similar bone in the forelimb of certain other vertebrates.

جمله های نمونه

1. Right arm, compound spiral fractures or radius and ulna.
[ترجمه گوگل]بازوی راست، شکستگی های مرکب مارپیچی یا رادیوس و اولنا
[ترجمه ترگمان]دست راست، شکستگی مارپیچی، زند زیرین و زند زیرین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To explore the characteristics of ulna coronoid process in adult Chinese and to provide reference data for clinical repairing and reconstructing.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های فرآیند کورونوئید اولنا در چینی بالغ و ارائه داده‌های مرجع برای ترمیم و بازسازی بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های فرآیند ulna در چین بالغ و ارائه داده های مرجع برای تعمیر و بازسازی بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods 15 cases of ulna coracoid process fractures complicated with elbow dislocation were enrolled.
[ترجمه گوگل]Methods15 مورد از شکستگی استخوان اولنا کوراکوئید پیچیده با دررفتگی آرنج وارد مطالعه شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها ۱۵ مورد از ulna فرآیند coracoid coracoid با جابجایی آرنج پیچیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions Treating the diaphyseal fractures of radius and ulna by triangular nail and tension band is proved to be a good method with less expenses.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری درمان شکستگی‌های دیافیز رادیوس و اولنا با ناخن مثلثی و نوار کششی روش خوبی با هزینه کمتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اضافه کردن شکستگی های diaphyseal شعاع و ulna با میخ مثلثی و باند تنش ثابت شده است که روش خوبی با هزینه های کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ulna forms the chief articulation at the elbow.
[ترجمه گوگل]استخوان اولنا مفصل اصلی آرنج را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]زند زیرین سر تکان می خورد و ساعد زیرین را فشار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. AINs pass anterior to the ulna.
[ترجمه گوگل]AIN ها از جلوی استخوان اولنا عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]ains از سمت زند زیرین جلو می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The articulation of the radius and ulna in the arm is a pivot joint.
[ترجمه گوگل]مفصل رادیوس و اولنا در بازو یک مفصل محوری است
[ترجمه ترگمان]بیان شعاع و ulna در دست یک اتصال محوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To explore the treatment of both ulna and radius fracture.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان شکستگی استخوان اولنا و رادیوس
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی درمان هم شکستگی و هم شکستگی شعاع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the typing and treatment of ulna coracoid process fracture complicated with elbow dislocation.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تایپ و درمان شکستگی استخوان اولنا کوراکوئید عارضه دار با دررفتگی آرنج
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تایپ و درمان شکستگی فرآیند ulna coracoid با جابجایی آرنج پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dominant species comprised Synedra ulna var. oxyrhynchus, Gyrosigma spencerii, Cymbella tumida, Surirella ovata, with the proportion of 42 %, 56 %, 00 %, 88 . . .
[ترجمه گوگل]گونه غالب شامل Synedra ulna var oxyrhynchus، Gyrosigma spencerii، Cymbella tumida، Surirella ovata، با نسبت 42٪، 56٪، 00٪، 88
[ترجمه ترگمان]گونه های غالب شامل Synedra ulna var oxyrhynchus، Gyrosigma spencerii، Cymbella tumida، Surirella ovata، با نسبت ۴۲ %، ۵۶ %، ۰۰ %، ۸۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To discuss the effect of ilium grafting and ulna lengthening on the treatment of forearm deformity of heredity multiple osteochondroma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر پیوند ایلیم و افزایش طول استخوان زند در درمان ناهنجاری ساعد ناشی از استئوکندرومای چندگانه ارثی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد تاثیر پیوند ilium و ulna، در درمان نقص forearm وراثت چندگانه وراثت چندگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To understand near - ulna,(sentence dictionary) fracture inside to fixation the choice usage of method at different circumstance.
[ترجمه گوگل]هدف برای درک نزدیک - اولنا، (فرهنگ جمله) شکستگی در داخل برای تثبیت استفاده انتخابی از روش در شرایط مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف درک نزدیک - ulna (فرهنگ لغت (جمله لغت)در داخل برای تثبیت استفاده از روش در شرایط مختلف شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods of ulna coracoid process fractures complicated with elbow dislocation were enrolled.
[ترجمه گوگل]روش‌های شکستگی استخوان اولنا کوراکوئید همراه با دررفتگی آرنج وارد مطالعه شدند
[ترجمه ترگمان]روش های of fractures فرآیند coracoid با جابجایی آرنج پیچیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A shinbone was broken, twisted - as was the ulna in one arm, and several ribs.
[ترجمه گوگل]یک استخوان ساق پا شکسته، پیچ خورده بود - مانند استخوان اولنا در یک بازو، و چندین دنده
[ترجمه ترگمان]استخوان ساق پای شکسته بود، مثل ساعد زیرین در یک بازو و چند دنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Also in a remarkable state of preservation is a flute made h-am the ulna at Vulture.
[ترجمه گوگل]همچنین در وضعیت قابل توجهی از حفظ فلوت ساخته شده از h-am the ulna at Vulture است
[ترجمه ترگمان]همچنین در حالت فوق العاده صیانت نفس یک فلوت ساخته شده است که با کرکس ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زند زیرین (اسم)
ulna

زند اسفل (اسم)
ulna

انگلیسی به انگلیسی

• bone of the forearm found on the opposite side of the thumb (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] زندزیرین: استخوان داخلی ساعد
ulna = استخوان زند زیرین
ulna
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

زند زیرین
استخوان زند اسفل ( زند زیرین )

بپرس