ullage

/ˈʌlɪdʒ//ˈʌlɪdʒ/

(پیمانه های آبگونه ها) میزان کسری، کمداشت پیمانه، کمبود چلیک، کسری، خمره

جمله های نمونه

1. I preferred to use the measurement of ullage .
[ترجمه گوگل]من ترجیح دادم از اندازه گیری ullage استفاده کنم
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دادم از اندازه گیری فضای خالی استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Men to step in and skeletons to tombs ullage doctors at high increases.
[ترجمه گوگل]مردان برای ورود و اسکلت به مقبره ها پزشکان را با افزایش زیاد
[ترجمه ترگمان]مردان در بالا رفتن و اسکلت های مربوط به پزشکان سطح بالای سر تا پا بالا می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Factors, which affect Activated carbon ullage, are analyzed.
[ترجمه گوگل]عواملی که بر خروج کربن فعال تأثیر می‌گذارند، تجزیه و تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]عواملی که سطح بالای کربن فعال را تحت تاثیر قرار می دهند مورد تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chief mate, here you are, my ullage report, check it please. No objection, sign and stamp.
[ترجمه گوگل]رفیق ارشد، اینجا شما، گزارش ullage من، لطفا آن را بررسی کنید بدون اعتراض، امضا و مهر
[ترجمه ترگمان]، رئیس رفیق، بفرمایید گزارش ullage، چک کنید، لطفا هیچ مخالفتی، امضا و مهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the advantages of resisting laser and low ullage, the ultrathin aluminum film can be applied in high -power laser system .
[ترجمه گوگل]برای مزایای مقاومت در برابر لیزر و افت کم، فیلم آلومینیومی فوق نازک را می توان در سیستم لیزر پرقدرت اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]برای مزایای مقاومت در برابر لیزری و سطح پایین پایین، لایه نازک aluminum می تواند در سیستم لیزری با توان بالا به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chief mate, we would like to take ullage three times in each tank, and check temperature at upper, middle and lower spots, average figures would be available.
[ترجمه گوگل]رفیق ارشد، ما می خواهیم سه بار در هر مخزن ولاژ داشته باشیم و دما را در نقاط بالا، میانی و پایین بررسی کنیم، ارقام متوسط ​​در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نایب رئیس، ما دوست داریم که سه بار در هر تانک اندازه گیری و بررسی کنیم، و درجه حرارت در نقاط بالا، متوسط و پایین را بررسی کنیم، اعداد میانگین در دسترس خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ullage of oil evaporation not only contaminates the area, retards the environment protection, but also waste energy sources.
[ترجمه گوگل]فرسایش تبخیر نفت نه تنها منطقه را آلوده می کند، حفاظت از محیط زیست را به تاخیر می اندازد، بلکه منابع انرژی را نیز هدر می دهد
[ترجمه ترگمان]سطح بالای تبخیر نفت نه تنها مساحت را آلوده می کند، حفاظت از محیط زیست را به تاخیر می اندازد، بلکه منابع انرژی را نیز دفع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You will achieve strong ability service. We will help you design ratepaying, reasonable tax mitigation, debasement of money ullage, which display our work efficiency.
[ترجمه گوگل]شما به خدمات توانایی قوی دست خواهید یافت ما به شما کمک خواهیم کرد تا نرخ پرداخت، کاهش مالیات معقول، کاهش هدررفت پول را طراحی کنید که کارایی کار ما را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شما به سرویس توانایی قوی خواهید رسید ما به شما در طراحی ratepaying، کاهش مالیات منطقی، تنزل فضای خالی پول که کارایی کار ما را نمایش می دهند، کمک خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To cover risk of shortage occurring during the course of transit due to breakage of outer packing, or loss of quantity and actual shortage in weight in the case of bulk cargo, but excluding ullage.
[ترجمه گوگل]برای پوشش خطر کمبودی که در طول حمل و نقل به دلیل شکستن بسته بندی بیرونی رخ می دهد، یا از دست دادن مقدار و کمبود واقعی وزن در مورد محموله های فله، به استثنای آبریزش
[ترجمه ترگمان]پوشش ریسک کمبود در طول دوره انتقال به علت شکستگی بدنه خارجی، یا از دست دادن کمیت و کمبود واقعی در وزن در مورد کالای فله، اما به جز فضای خالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An effort has been made to prove that the evidence ullage is caused by ill-suited definitions and ill-suited rules in the combination process.
[ترجمه گوگل]تلاش شده است تا ثابت شود که شواهد ناشی از تعاریف نامناسب و قوانین نامناسب در فرآیند ترکیب است
[ترجمه ترگمان]تلاش شده است اثبات کنیم که فضای خالی شواهد ناشی از تعاریف نامناسب و قوانین مناسب در فرآیند ترکیبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dynamic laws governing the water movement in unsaturated zone provide a reliable theory for water transform, water saving and groundwater formation and ullage.
[ترجمه گوگل]قوانین دینامیکی حاکم بر حرکت آب در ناحیه غیراشباع، تئوری قابل اعتمادی را برای تبدیل آب، صرفه جویی در آب و تشکیل و آب‌های زیرزمینی ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]قوانین پویای حاکم بر حرکت آب در منطقه غیر اشباع، یک تئوری قابل اعتماد برای تغییر آب، ذخیره آب و ایجاد آب های زیرزمینی و فضای خالی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper base on theory of voltage transformer economical operation, expositing great economic meaning of electricity saving by chosen the operation way and reduced the ullage.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس تئوری عملکرد اقتصادی ترانسفورماتور ولتاژ است و با انتخاب روش عملیاتی و کاهش آب‌آرام، معنای اقتصادی زیادی از صرفه‌جویی در مصرف برق را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس تیوری عملیات اقتصادی ترانسفورماتور ولتاژ، یک معنی بزرگ اقتصادی صرفه جویی در برق با انتخاب روش عملیاتی و کاهش سطح اندازه گیری فضای خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The record - breaking bottle had, some muttered, suffered suspiciously little ullage ( evaporation ).
[ترجمه گوگل]بطری رکورد شکن، برخی زمزمه می کردند، به طرز مشکوکی دچار ریزش کمی (تبخیر) شده بود
[ترجمه ترگمان]یک بطری شکسته بود و بعضی زیر لب چیزی زمزمه می کردند و با بدگمانی little (تبخیر)رنج می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Hammer which made in Germany or Japan use superfine nap, better elasticity and rigidity than those made with common nap, less ullage, tamber has especially beautiful tone.
[ترجمه گوگل]چکش ساخته شده در آلمان یا ژاپن از چرت فوق العاده ظریف، کشسانی و استحکام بهتری نسبت به چکش هایی که با چرت معمولی ساخته می شوند استفاده می کند، لجن کمتری دارد، تامبر دارای لحن بسیار زیبایی است
[ترجمه ترگمان]همر که در آلمان یا ژاپن از چرت زدن superfine، الاستیسیته و سفتی بهتر نسبت به آن هایی که با چرت متداول و ullage کم تر ساخته شده اند، به خصوص لحن زیبا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Smith: Then, which measure will you use to measure the depth of oil? To measure ullage or to measure the depth of oil?
[ترجمه گوگل]اسمیت: پس از چه معیاری برای اندازه گیری عمق روغن استفاده می کنید؟ برای اندازه گیری ولاژ یا اندازه گیری عمق نفت؟
[ترجمه ترگمان]اسمیت: پس از آن چه اندازه برای اندازه گیری عمق روغن استفاده می کنید؟ اندازه گیری سطح خالی و یا اندازه گیری عمق روغن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount by which a container is short of being full; quantity of alcoholic beverage remaining in a container which has been partially emptied

پیشنهاد کاربران

مقدار ارتفاع مایعی که جهت پر شدن یک مخزن [ خالی / نیمه پر ] لازم است در آن ریخته شود - ارتفاع [متراژِ ] خالی از مایعِ یک مخزن.
مثال: اگر ارتفاع کلی یک مخزن 5 متر و ارتفاع مایع موجود در آن 2 متر باشد، ارتفاع خالی از مایع آن 3 متر خواهد بود.

بپرس