ulcerate

/ˈʌlsəreɪt//ˈʌlsəreɪt/

معنی: زخم شدن، تولید قرحه کردن، ریش شدن
معانی دیگر: زخم شدن یا کردن، زخم دار کردن، قرحه دار کردن یا شدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: ulcerates, ulcerating, ulcerated
• : تعریف: to develop an ulcer, as an infected wound.
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: ulceration (n.)
• : تعریف: to cause an ulcer to form in or on.

- Acidic substances can ulcerate tissue.
[ترجمه گوگل] مواد اسیدی می توانند بافت را زخمی کنند
[ترجمه ترگمان] مواد Acidic می توانند بافت را مهار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Every inch of his arms and legs was ulcerated.
[ترجمه گوگل]هر اینچ دست و پاهایش زخم شده بود
[ترجمه ترگمان]هر اینچ از دست ها و پاهایش فلج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aspirin can ulcerate the stomach lining.
[ترجمه گوگل]آسپرین می تواند پوشش معده را زخمی کند
[ترجمه ترگمان]آسپرین می تواند شکم را تمیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sebaceous cysts there'd been, requiring surgical removal, and ulcerated varicose veins.
[ترجمه گوگل]کیست های سباسه وجود داشت که نیاز به برداشتن جراحی داشتند و رگ های واریسی زخمی شده بودند
[ترجمه ترگمان]کیست Sebaceous کیست که مستلزم عمل جراحی بود و از واریس واریس veins
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a tendency for mucous membranes to ulcerate and the ulcers to spread.
[ترجمه گوگل]تمایل به زخم شدن غشاهای مخاطی و گسترش زخم ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گرایشی به غشاهای مخاطی به ulcerate و the برای انتشار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In advanced stages the opaque corneas may ulcerate and even perforate.
[ترجمه گوگل]در مراحل پیشرفته قرنیه مات ممکن است زخمی و حتی سوراخ شود
[ترجمه ترگمان]در مراحل پیشرفته، قرنیه opaque ممکن است ulcerate و حتی perforate باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Regional lymph nodes become swollen and eventually ulcerate.
[ترجمه گوگل]غدد لنفاوی منطقه ای متورم شده و در نهایت زخم می شوند
[ترجمه ترگمان]غدد لنفاوی در نهایت متورم و در نهایت ulcerate می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tumors are large but do not ulcerate through the skin.
[ترجمه گوگل]تومورها بزرگ هستند اما از طریق پوست زخمی نمی شوند
[ترجمه ترگمان]تومورها بزرگ هستند اما از طریق پوست حرکت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had lain in bed for so long that her shoulder blades had become ulcerated.
[ترجمه گوگل]او آنقدر در رختخواب دراز کشیده بود که تیغه های شانه اش زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]مدتی دراز در بس تر دراز کشیده بود که shoulder her شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The addition of indomethacin resulted in a significant decrease in the radioactivity ratio between ulcerated and intact mucosa.
[ترجمه گوگل]افزودن ایندومتاسین منجر به کاهش قابل توجهی در نسبت رادیواکتیویته بین مخاط زخم شده و دست نخورده شد
[ترجمه ترگمان]افزودن indomethacin منجر به کاهش قابل توجهی در میزان رادیواکتیویته بین زخم شده و مخاط سالم گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This girl is seventeen, apparently homeless, living rough, presenting with an ulcerated throat and severe anaemia.
[ترجمه گوگل]این دختر هفده ساله است، ظاهراً بی خانمان، زندگی خشن، زخم گلو و کم خونی شدید دارد
[ترجمه ترگمان]این دختر هفده، ظاهرا بی خانمان، خشن و خشن، با قلبی شکسته و کم خونی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sites where the Bacilli multiplied become inflamed and may ulcerate, to intestinal Bleeding or peritonitis.
[ترجمه گوگل]محل‌هایی که باسیل‌ها در آنجا تکثیر می‌شوند ملتهب می‌شوند و ممکن است زخمی شوند، به خونریزی روده یا پریتونیت
[ترجمه ترگمان]سایت هایی که در آن bacilli تکثیر می شوند، ملتهب می شوند و ممکن است منجر به خونریزی یا خونریزی روده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To observe the effect of the rhubarb powder compound in the treatment of ulcerate colonitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر ترکیب پودر ریواس در درمان کولونیت زخمی
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر ترکیب پودر قند در درمان of colonitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زخم شدن (فعل)
ulcerate

تولید قرحه کردن (فعل)
ulcerate

ریش شدن (فعل)
ulcerate

انگلیسی به انگلیسی

• make ulcerous, become ulcerous, causing an open sore which discharges pus; creating a corrupt condition

پیشنهاد کاربران

بپرس