uh

/ˈə//ˈə/

(ندا)، من من

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to show hesitation or uncertainty, often unintentionally, as in collecting one's thoughts.
مشابه: hum

جمله های نمونه

1. It's not too far - it's about, uh, five miles from here.
[ترجمه گوگل]خیلی دور نیست - تقریباً پنج مایل از اینجا فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]زیاد دور نیست، حدود ۵ مایل از اینجا فاصله داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We can discuss this another time, uh?
[ترجمه گوگل]ما می توانیم در این مورد یک بار دیگر بحث کنیم، اوه؟
[ترجمه ترگمان]می تونیم یه وقت دیگه در مورد این موضوع بحث کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And then uh, he was the homecoming king and oh, gosh, that was a bad time in my life.
[ترجمه گوگل]و سپس اوه، او پادشاه بازگشته بود و اوه، خدای من، آن دوران بدی در زندگی من بود
[ترجمه ترگمان]و بعد، اون پادشاه خونه بود و اوه خدای من اون دوران بدی تو زندگیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of the gals on the board has uh some how to stuff got to get that from her.
[ترجمه گوگل]یکی از دختران هیئت مدیره می‌داند که چگونه می‌توان آن را از او دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از دخترا تو هیات مدیره یه سری چیزا هست که باید ازش بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You know, but uh, he was like, Burton Woods, dead ahead.
[ترجمه گوگل]می‌دانی، اما او مثل برتون وودز بود که جلوتر مرده بود
[ترجمه ترگمان]میدونی، اون مثل \"برتن وود\" مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like uh, just as a direct object.
[ترجمه گوگل]مثل اوه، فقط به عنوان یک شی مستقیم
[ترجمه ترگمان] درست مثل یه هدف مستقیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's, uh, resenting authority I suppose.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم از قدرت متنفر است
[ترجمه ترگمان] فکر کنم، آم، از authority نفرت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Um, the computer guru, uh, the wizards as it were, is going to be there for emergency calls.
[ترجمه گوگل]اوم، گورو کامپیوتر، اوه، جادوگران برای تماس های اضطراری آنجا خواهند بود
[ترجمه ترگمان]آم، معلم کامپیوتری، اه، جادوگرا گفتن که قراره برای تماس های اضطراری اونجا باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By uh by listing factors and so forth.
[ترجمه گوگل]با فهرست کردن عوامل و غیره
[ترجمه ترگمان] با لیست listing و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Uh, at the bottom of that list it will tell you how the King James translates that.
[ترجمه گوگل]اوه، در انتهای آن لیست به شما می گوید که پادشاه جیمز چگونه آن را ترجمه می کند
[ترجمه ترگمان]آه، پایین اون لیست به شما میگه که پادشاه \"جیمز\" چقدر معنی میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can you kind of hang in there to uh to maybe uh later on this evening, okay.
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به نوعی در آنجا بمانید تا شاید بعد از ظهر امروز، باشه
[ترجمه ترگمان]یه جورایی میتونی امشب اینجا بمونی، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So I think we can round this up uh, the next time.
[ترجمه گوگل]بنابراین فکر می کنم دفعه بعد بتوانیم این را جمع کنیم
[ترجمه ترگمان] خب، فکر کنم دفعه بعد بتونیم این رو جمع و جور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Uh, who the heck is the junior class president?
[ترجمه گوگل]اوه، چه کسی رئیس کلاس اول است؟
[ترجمه ترگمان]اه، رئیس کلاس سوم دیگه کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She went and she took um, phonology, some uh voice work?
[ترجمه گوگل]او رفت و اوم، آواشناسی، چند کار صدا؟
[ترجمه ترگمان]اون رفت و، ام، ام، ام، ام ام، یه کار صدا کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Okay, uh, what is your percentile?
[ترجمه گوگل]خوب، اوه، صدک شما چند است؟
[ترجمه ترگمان]خب، آه، درصد تو چنده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ehh! (sound showing uncertainty)

پیشنهاد کاربران

interjection for indicate a pause/need for more time
interjection for Hesitation
example : Uh, I don’t know.

بپرس