🔸 معادل فارسی:
گفتار زشت / سخن زننده / حرف ناپسند
در زبان محاوره ای:
حرف زشت، حرف چندش آور، حرف بی رحمانه، حرف ناجور
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اخلاقی – توهین آمیز ) :**
... [مشاهده متن کامل]
گفتاری که از نظر اخلاقی یا انسانی ناپسند، بی رحمانه، یا تحقیرآمیز تلقی می شود—ممکن است شامل توهین، تحقیر، یا خشونت کلامی باشد
مثال: His ugly speech hurt everyone in the room.
حرف های زشتش همه ی آدمای توی اتاق رو آزرد.
2. ** ( فرهنگی – ناهنجار ) :**
بیاناتی که با هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی در تضادند، به ویژه در جمع های عمومی، رسانه ای، یا خانوادگی
مثال: Ugly speech has no place in civil discourse.
گفتار زشت جایی در گفت وگوی مدنی نداره.
3. ** ( احساسی – واکنش برانگیز ) :**
نوعی گفتار که باعث انزجار، خشم، یا ناراحتی شنونده می شود—نه فقط به خاطر واژه ها، بلکه به خاطر نیت پشت آن
مثال: The politician’s ugly speech sparked outrage.
سخنرانی زشت اون سیاستمدار باعث خشم عمومی شد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
offensive speech – hateful talk – cruel language – harsh words – toxic rhetoric
گفتار زشت / سخن زننده / حرف ناپسند
در زبان محاوره ای:
حرف زشت، حرف چندش آور، حرف بی رحمانه، حرف ناجور
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اخلاقی – توهین آمیز ) :**
... [مشاهده متن کامل]
گفتاری که از نظر اخلاقی یا انسانی ناپسند، بی رحمانه، یا تحقیرآمیز تلقی می شود—ممکن است شامل توهین، تحقیر، یا خشونت کلامی باشد
مثال: His ugly speech hurt everyone in the room.
حرف های زشتش همه ی آدمای توی اتاق رو آزرد.
2. ** ( فرهنگی – ناهنجار ) :**
بیاناتی که با هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی در تضادند، به ویژه در جمع های عمومی، رسانه ای، یا خانوادگی
مثال: Ugly speech has no place in civil discourse.
گفتار زشت جایی در گفت وگوی مدنی نداره.
3. ** ( احساسی – واکنش برانگیز ) :**
نوعی گفتار که باعث انزجار، خشم، یا ناراحتی شنونده می شود—نه فقط به خاطر واژه ها، بلکه به خاطر نیت پشت آن
مثال: The politician’s ugly speech sparked outrage.
سخنرانی زشت اون سیاستمدار باعث خشم عمومی شد.
________________________________________
🔸 مترادف ها: