• : تعریف: used to express disgust, horror, aversion, or the like.
جمله های نمونه
1. Ugh! You're all sweaty and horrible!
[ترجمه گوگل]اوه همه شما عرق کرده و وحشتناک هستید! [ترجمه ترگمان]! اه تو خیس عرق هستی و وحشتناک! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ugh, I've got something horrible on the bottom of my shoe!
[ترجمه گوگل]اوه، من یک چیز وحشتناک در ته کفشم دارم! [ترجمه ترگمان]! اخ، من ته کفشم یه چیز وحشتناک دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ugh, it looks like poo!
[ترجمه Anna] اَه این شبیه 💩 هست!
|
[ترجمه گوگل]اوه، به نظر می رسد پوو! [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ugh! How can you eat that stuff?
[ترجمه Jenny] اه! تو چجوری میتونی این رو بخوری؟
|
[ترجمه گوگل]اوه چگونه می توانید آن مواد را بخورید؟ [ترجمه ترگمان]! اه چطور میتونی این چیزا رو بخوری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ugh, I'm not eating that!
[ترجمه گوگل]اوه، من آن را نمی خورم! [ترجمه ترگمان]اه، من اونو نمی خورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ugh! You're eating snails!
[ترجمه بنی] اوق داری حلزون میخوری
|
[ترجمه گوگل]اوه داری حلزون میخوری! [ترجمه ترگمان]! اه داری حلزون می خوری! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ugh! The milk's off.
[ترجمه mfmeshtoon] اوه ! شیر تمام شد
|
[ترجمه گوگل]اوه شیر خاموش است [ترجمه ترگمان]! اه شیر خاموش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I saw her haircut. Ugh!
[ترجمه گوگل]من مدل موهایش را دیدم اوه [ترجمه ترگمان]من موهاشو دیدم! اه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ugh - I never liked options for company execs as a major part of their compensation package.
[ترجمه گوگل]اوه - من هرگز گزینه هایی را برای مدیران شرکت ها به عنوان بخش عمده ای از بسته جبرانی آنها دوست نداشتم [ترجمه ترگمان]اه - من هیچ وقت گزینه شرکت را به عنوان بخش عمده ای از بسته compensation خود دوست نداشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some of these chimneys, even we think, ugh, do we have to go back there again next year?
[ترجمه گوگل]برخی از این دودکش ها، حتی ما فکر می کنیم، اوه، آیا باید سال آینده دوباره به آنجا برگردیم؟ [ترجمه ترگمان]بعضی از این chimneys، حتی ما فکر می کنیم، اه، باید سال دیگه دوباره برگردیم اونجا؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then it became Two hip replacements today ugh.
[ترجمه گوگل]سپس تبدیل به دو تعویض مفصل ران امروزی شد [ترجمه ترگمان]بعد از آن، امروز دو جایگزین مفصل در ugh شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Maybe they won't commit suicide" and "Ugh today makes me wanna kill myself.
[ترجمه گوگل]شاید خودکشی نکنند» و «اوه امروز باعث میشود بخواهم خودم را بکشم [ترجمه ترگمان]شاید اونا خودکشی نکنن و امروز من خودم می خوام خودمو بکشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The glass shattered, and ugh. It took it to the framer . It'll be back in a jiffy.
[ترجمه گوگل]شیشه شکست و اوه آن را به قاب ساز برد در یک لحظه برمی گردد [ترجمه ترگمان]شیشه خرد شد و اه این را به دسیسه چین بردند به یک چشم به هم زدن بر میگرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That's where guys are like, Ugh, that's never, ever gonna fly.
[ترجمه گوگل]این جایی است که بچه ها مثل اوه، هرگز و هرگز پرواز نمی کنند [ترجمه ترگمان]این جایی است که بچه ها دوست دارند، اه، این هیچ وقت هرگز پرواز نخواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• yuck! expression of dislike or repugnance sound of coughing or grunting