ubiety

/juːˈbaɪɪtiː//juːˈbiːətɪ/

(نادر) موجود بودن در جای بخصوص، استقرار، کیفیت مکان

جمله های نمونه

1. Hiberarchy, ubiety and orientation among features by naming features of part model and its shapes are described in detail in this way.
[ترجمه گوگل]Hiberarchy، Ubiety و جهت‌گیری در میان ویژگی‌ها با نام‌گذاری ویژگی‌های مدل قطعه و شکل‌های آن به تفصیل شرح داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]Hiberarchy، ubiety و جهت گیری در میان ویژگی ها با نامگذاری ویژگی های مدل بخشی و اشکال آن در این روش به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By the understanding of the layout, size, ubiety, registration requirements, Business card printing and membership card making pressure requirements, etc.
[ترجمه گوگل]با درک چیدمان، اندازه، Ubiety، الزامات ثبت نام، چاپ کارت ویزیت و الزامات فشار ساخت کارت عضویت و غیره
[ترجمه ترگمان]با درک طرح کلی، اندازه، قابلیت ثبت، الزامات ثبت، چاپ کارت، کارت عضویت و کارت عضویت، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During the process of calculation, the relative ubiety between impactive location and stiffener is taken into account.
[ترجمه Mass] در درازای"طول" شمارش"محاسبه" پیوستگی"رابطه"، فراخور"نسبی" میان جایگاه کارساز"impactive" و سفت کننده"stiffener" در دستور کار قرار می گیرد
|
[ترجمه گوگل]در طول فرآیند محاسبه، همسانی نسبی بین مکان ضربه ای و سفت کننده در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند محاسبه، ارتباط نسبی بین مکان impactive و stiffener در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After relative ubiety of magnetic field data is distilled, two types of graded distribution are obtained by solid-shadow algorithm and directional filtering technique respectively.
[ترجمه گوگل]پس از تقطیر نسبی داده های میدان مغناطیسی، دو نوع توزیع درجه بندی شده به ترتیب با الگوریتم سایه جامد و تکنیک فیلتر جهت دار بدست می آید
[ترجمه ترگمان]پس از ubiety نسبی داده های میدان مغناطیسی، دو نوع توزیع مدرج به ترتیب با استفاده از الگوریتم سایه جامد و روش فیلترینگ هدایتی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition to the PS version at the time of exposure and film, we will also use a glass plate, covering, rubber membrane, figure ubiety as it is shown below.
[ترجمه گوگل]علاوه بر نسخه PS در زمان نوردهی و فیلم، ما همچنین از صفحه شیشه ای، پوشش، غشای لاستیکی، شکل ubiety همانطور که در زیر نشان داده شده است استفاده خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نسخه PS در زمان افشا و فیلم، ما همچنین از یک صفحه شیشه ای، پوشش، غشا لاستیکی، و شکل ubiety استفاده خواهیم کرد، همانطور که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. According to these requirements, a method of deciding the ubiety and dimensions of two crystals based on the T-shaped exit fixed mechanism is put forward.
[ترجمه گوگل]با توجه به این الزامات، روشی برای تعیین میزان جابجایی و ابعاد دو کریستال بر اساس مکانیزم خروجی ثابت T شکل ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نیازها، روشی برای تصمیم گیری در مورد ابعاد و ابعاد دو کریستال براساس مکانیزم ثابت خارج از T شکل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being located in a specific place

پیشنهاد کاربران

بپرس