1. Hiberarchy, ubiety and orientation among features by naming features of part model and its shapes are described in detail in this way.
[ترجمه گوگل]Hiberarchy، Ubiety و جهتگیری در میان ویژگیها با نامگذاری ویژگیهای مدل قطعه و شکلهای آن به تفصیل شرح داده میشود
[ترجمه ترگمان]Hiberarchy، ubiety و جهت گیری در میان ویژگی ها با نامگذاری ویژگی های مدل بخشی و اشکال آن در این روش به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Hiberarchy، ubiety و جهت گیری در میان ویژگی ها با نامگذاری ویژگی های مدل بخشی و اشکال آن در این روش به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. By the understanding of the layout, size, ubiety, registration requirements, Business card printing and membership card making pressure requirements, etc.
[ترجمه گوگل]با درک چیدمان، اندازه، Ubiety، الزامات ثبت نام، چاپ کارت ویزیت و الزامات فشار ساخت کارت عضویت و غیره
[ترجمه ترگمان]با درک طرح کلی، اندازه، قابلیت ثبت، الزامات ثبت، چاپ کارت، کارت عضویت و کارت عضویت، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با درک طرح کلی، اندازه، قابلیت ثبت، الزامات ثبت، چاپ کارت، کارت عضویت و کارت عضویت، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. During the process of calculation, the relative ubiety between impactive location and stiffener is taken into account.
[ترجمه Mass] در درازای"طول" شمارش"محاسبه" پیوستگی"رابطه"، فراخور"نسبی" میان جایگاه کارساز"impactive" و سفت کننده"stiffener" در دستور کار قرار می گیرد|
[ترجمه گوگل]در طول فرآیند محاسبه، همسانی نسبی بین مکان ضربه ای و سفت کننده در نظر گرفته می شود[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند محاسبه، ارتباط نسبی بین مکان impactive و stiffener در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After relative ubiety of magnetic field data is distilled, two types of graded distribution are obtained by solid-shadow algorithm and directional filtering technique respectively.
[ترجمه گوگل]پس از تقطیر نسبی داده های میدان مغناطیسی، دو نوع توزیع درجه بندی شده به ترتیب با الگوریتم سایه جامد و تکنیک فیلتر جهت دار بدست می آید
[ترجمه ترگمان]پس از ubiety نسبی داده های میدان مغناطیسی، دو نوع توزیع مدرج به ترتیب با استفاده از الگوریتم سایه جامد و روش فیلترینگ هدایتی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از ubiety نسبی داده های میدان مغناطیسی، دو نوع توزیع مدرج به ترتیب با استفاده از الگوریتم سایه جامد و روش فیلترینگ هدایتی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In addition to the PS version at the time of exposure and film, we will also use a glass plate, covering, rubber membrane, figure ubiety as it is shown below.
[ترجمه گوگل]علاوه بر نسخه PS در زمان نوردهی و فیلم، ما همچنین از صفحه شیشه ای، پوشش، غشای لاستیکی، شکل ubiety همانطور که در زیر نشان داده شده است استفاده خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نسخه PS در زمان افشا و فیلم، ما همچنین از یک صفحه شیشه ای، پوشش، غشا لاستیکی، و شکل ubiety استفاده خواهیم کرد، همانطور که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نسخه PS در زمان افشا و فیلم، ما همچنین از یک صفحه شیشه ای، پوشش، غشا لاستیکی، و شکل ubiety استفاده خواهیم کرد، همانطور که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. According to these requirements, a method of deciding the ubiety and dimensions of two crystals based on the T-shaped exit fixed mechanism is put forward.
[ترجمه گوگل]با توجه به این الزامات، روشی برای تعیین میزان جابجایی و ابعاد دو کریستال بر اساس مکانیزم خروجی ثابت T شکل ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نیازها، روشی برای تصمیم گیری در مورد ابعاد و ابعاد دو کریستال براساس مکانیزم ثابت خارج از T شکل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نیازها، روشی برای تصمیم گیری در مورد ابعاد و ابعاد دو کریستال براساس مکانیزم ثابت خارج از T شکل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید