94 1575 100 1 unsnarl /ənˈsnɑːrl/ /ˈʌnˈsnɑːl/معنی: رفع پیچیدگی و ابهاممعانی دیگر: (طناب و گیسو و غیره) از پیچیدگی درآوردن بررسی کلمه unsnarl فعل گذرا ( transitive verb )حالات: unsnarls, unsnarling, unsnarled• : تعریف: to clear of or free from snarls; untangle or clarify. مترادف unsnarl رفع پیچیدگی و ابهام (فعل)unsnarl معنی کلمه unsnarl به انگلیسی unsnarl• untangle, untangle a snarl unsnarl را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها SinaS > spill the beans علی بهجو > بدل Figure > Vichyssoise فرهاد اسدی > په خشان SinaS > broil امیررضا خوان اول > سوه پارسا میریوسفی > cut کاربر آبادیس > overstretch نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانپارسا میریوسفیFarhoodمحمدرضا ایوبی صانعامین آریاDark Light محمد حاتمی نژادFigure فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای یک غازی نگون اقبال عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد بگسست غلتید طبل غازی