unit pricing


(بازرگانی)قیمت گذاری واحد، بها گذاری یکان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the pricing of consumer goods on the basis of cost per unit of measure, such ascents per ounce.

جمله های نمونه

1. In this example we have assumed a unit price of $
[ترجمه گوگل]در این مثال قیمت واحد دلار را در نظر گرفته ایم
[ترجمه ترگمان]در این مثال ما یک قیمت واحد از $ $ را فرض کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Company A produces 6000 widgets a month at a unit price of $0. 3
[ترجمه گوگل]شرکت A ماهانه 6000 ویجت را با قیمت واحد 0 دلار تولید می کند 3
[ترجمه ترگمان]شرکت A ۶۰۰۰ widgets در یک واحد قیمت ۰ دلار تولید می کند ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cost is derived from the consumption figures, obtained by stock taking, applied to unit price of the product.
[ترجمه گوگل]بهای تمام شده از ارقام مصرف به دست آمده از انبارداری به دست می آید که بر قیمت واحد محصول اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه از ارقام مصرف بدست آمده، به دست می آید، به دست می آید و برای واحد قیمت محصول اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unit pricing is a system that permits the customer to compare the costs of products.
[ترجمه گوگل]قیمت گذاری واحد سیستمی است که به مشتری امکان مقایسه هزینه های محصولات را می دهد
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری واحد یک سیستم است که به مشتری اجازه می دهد تا هزینه محصولات را مقایسه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Comparison shop and use unit price information.
[ترجمه گوگل]مقایسه فروشگاه و استفاده از اطلاعات قیمت واحد
[ترجمه ترگمان]خرید و استفاده از اطلاعات قیمت واحد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The result is that the unit price becomes even higher as publishers protect their desired profit margin.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که قیمت واحد حتی بیشتر می شود زیرا ناشران از حاشیه سود مورد نظر خود محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که قیمت واحد حتی بالاتر از آن است که ناشران از حاشیه سود مطلوب خود محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you're at all dissatisfied, simply return your order within 30 days of purchase for a refund of the unit price.
[ترجمه گوگل]اگر اصلاً ناراضی هستید، به سادگی سفارش خود را ظرف 30 روز پس از خرید برگردانید تا قیمت واحد بازپرداخت شود
[ترجمه ترگمان]اگر شما کلا ناراضی هستید، به سادگی سفارش خود را در عرض ۳۰ روز از خرید برای بازپرداخت بهای واحد تحویل دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A commonly proposed and reasonably workable alternative to constant per unit prices is the two-part tariff structure.
[ترجمه گوگل]یک جایگزین معمول پیشنهاد شده و قابل اجرا برای قیمت ثابت در هر واحد، ساختار تعرفه دو بخشی است
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین عملی و منطقی برای هر واحد قیمت واحد، یک ساختار تعرفه دو بخشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tricky question would be the unit pricing structure.
[ترجمه گوگل]سوال پیچیده ساختار قیمت گذاری واحد است
[ترجمه ترگمان]این سوال پیچیده ساختار قیمت گذاری واحد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You didn't know about unit pricing, and furthermore, you didn't care.
[ترجمه گوگل]شما در مورد قیمت واحد نمی دانستید و علاوه بر این، اهمیتی نمی دادید
[ترجمه ترگمان]شما در مورد قیمت واحد چیزی نمی دانید، و به علاوه، شما به آن توجه نکردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results showed that unit pricing system in waste charging has a great advantage over fixed rate system in terms of environmental benefits and equity.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که سیستم قیمت‌گذاری واحد در شارژ پسماند نسبت به سیستم نرخ ثابت از نظر مزایای زیست‌محیطی و برابری برتری زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که سیستم قیمت گذاری واحد در شارژ ضایعات دارای مزیت بالایی نسبت به سیستم نرخ ثابت از نظر منافع زیست محیطی و دارایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper studies the unit pricing of municipal solid waste disposal and the impacts on the individuals behavior.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی قیمت واحد دفع زباله جامد شهری و تأثیرات آن بر رفتار افراد می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله قیمت گذاری واحد دفع ضایعات جامد شهری و اثرات آن بر رفتار افراد را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Keep an eye on unit pricing (e. g., price per ounce) and don't pay extra for convenience packaging.
[ترجمه گوگل]مراقب قیمت واحد (مثلاً قیمت هر اونس) باشید و برای بسته بندی راحت هزینه اضافی نپردازید
[ترجمه ترگمان]نگاهی به قیمت گذاری واحد (e گرم قیمت هر اونس)و برای بسته بندی وسایل راحتی بیشتر پرداخت نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under straight per - unit pricing, consumers tended to over - search.
[ترجمه گوگل]تحت قیمت گذاری مستقیم به ازای هر واحد، مصرف کنندگان تمایل به جستجوی بیش از حد داشتند
[ترجمه ترگمان]تحت قیمت واحد به ازای هر واحد، مصرف کنندگان تمایل به جستجوی بیش از حد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس