tyre

/ˈtaɪr//ˈtaɪə/

معنی: لاستیک اتومبیل
معانی دیگر: (انگلیس) تایر، حلقه ی لاستیک (امریکا: tire)، شهر باستانی تایر (در لبنان امروزی)، tire : لاستیک اتومبیل

جمله های نمونه

1. check the inflation of each tyre
باد هریک از تایرها را امتحان کن.

2. I found a nail sticking in the tyre.
[ترجمه گوگل]یک میخ در لاستیک چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]یک میخ که در لاستیک ها گیر کرده بودم را پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bicycle tyre blew out at a previously damaged point.
[ترجمه گوگل]لاستیک دوچرخه در نقطه ای که قبلا آسیب دیده بود منفجر شد
[ترجمه ترگمان]لاستیک های دوچرخه در یک نقطه آسیب دیده از قبل فوت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Check the tyre pressure on the dial.
[ترجمه گوگل]فشار باد لاستیک روی صفحه را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]فشار لاستیک بر روی صفحه را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I got a flat tyre soon after setting off.
[ترجمه گوگل]بلافاصله بعد از حرکت یک لاستیک پنچر کردم
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که لاستیک پنچر را گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nearside front tyre had been slashed.
[ترجمه گوگل]لاستیک جلوی نزدیک بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]لاستیک های جلویی چاک خورده نیز زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One snowy morning footprints and tyre marks were imprinted in the snow.
[ترجمه گوگل]یک صبح برفی رد پا و رد لاستیک در برف نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]رد پای یک صبح برف پوش و رد لاستیک در برف نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He showed us a good tyre for comparison .
[ترجمه گوگل]او یک لاستیک خوب برای مقایسه به ما نشان داد
[ترجمه ترگمان]او برای مقایسه با ما لاستیک خوبی به ما نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'You've got a flat tyre. ' 'I know. '
[ترجمه گوگل]شما یک لاستیک پنچر دارید ' 'میدانم '
[ترجمه ترگمان]تو لاستیک پنچر داری می دونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tyre had a slow puncture and had to be pumped up every day.
[ترجمه گوگل]لاستیک به آرامی پنچر می‌شد و باید هر روز پمپ می‌شد
[ترجمه ترگمان]لاستیک پنچر slow داشت و باید هر روز پمپ می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were two sets of fresh tyre tracks outside.
[ترجمه گوگل]بیرون دو ست لاستیک تازه بود
[ترجمه ترگمان]در بیرون، دو راه لاستیک تازه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I have to get my front tyre blown up.
[ترجمه گوگل]من باید لاستیک جلوم باد کند
[ترجمه ترگمان]من باید لاستیک های جلویی را بلند کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was driving along the motorway when his tyre burst.
[ترجمه گوگل]او در حال رانندگی در بزرگراه بود که لاستیکش ترکید
[ترجمه ترگمان]او در حال رانندگی در طول بزرگراه بود که لاستیک های او منفجر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had a flat tyre on the way home.
[ترجمه گوگل]توی راه خونه لاستیکم پنچر شده بود
[ترجمه ترگمان]در راه خانه لاستیک پنچر داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I tried to pump up my back tyre.
[ترجمه گوگل]سعی کردم لاستیک عقبم را پمپ کنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم از لاستیک عقب اتومبیل بالا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لاستیک اتومبیل (اسم)
tire, tyre

تخصصی

[عمران و معماری] تایر - لاستیک

انگلیسی به انگلیسی

• famous ancient phoenician seaport; town in southern lebanon
tire, rubber tube or tube shaped body fixed around the wheel of a vehicle (british)
a tyro is someone who is just beginning to learn something, or who is considered to be very inexperienced; an informal word.

پیشنهاد کاربران

شهر صور ( در لبنان )
🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی:
✅ tire / tyre = چرخ
✅️ hub = توپی چرخ
✅️ spoke = پره چرخ، میله چرخ، اسپوک
✅️ brake = ترمز
✅️ brake lever = دسته ترمز
✅️ brake cable = سیم ترمز
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ handlebar = دسته دوچرخه
✅️ saddle = زین
✅️ seatpost = میله ای که زین روی آن سوار است
✅️ gear = دنده
✅️ chain = زنجیر
✅️ chain ring / chain wheel = حلقه زنجیر
✅️ pedal = پدال
✅️ valve = سوپاپ تلمبه
✅️ rim = طوقه، رینگ تایر

tyre
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

بخش های لاستیک
tyre
در کشور آمریکا میگن tire
در انگلستان میگن Tyre
《 پارسی را پاس بِداریم 》
tyre / tire
واژه ای ایرانی - اُروپایی , دَر اَسل به مینه یِ پوشِش وَ هَم ریشه با :
دِرَخت : چون بَرگ ها آن را می پوشانَند.
رَخت که اَز بُنیاد دِرَخت بوده که واتِ د اُفتاده اَست وَ رَخت هَم پوشِشِ تَن اَست.
...
[مشاهده متن کامل]

Tracht واژه یِ آلمانی که رَختِ پارسی ست.
دار که کوتاه شُده یِ دِرَخت اَست.
tyre یا tire : پوشِشِ چَرخ
شایَد بِتَوان اَز ریشه واژه یِ ایرانی - اُروپایی نوواژه ای با نِگَرِش به آیین هایِ آوانِگاری وَ زَبان شِناسی بَرای tyre دَر پارسی بَرساخت که کوتاه وُ نَرم وُ خوش آهَنگ باشَد.
چَند کوشِش : دایِر ، دَیِر ، دارِخ ، داره ، داریز ، داریگ. . .

tyre
رویی چرخ ، رویه چرخ ، چرخپوش
چرخوار : وار در فارسی کهن به مینه پوشش است مانند واژه : شلوار : شَل - وار ( شَل =پا ، وار = پوشش ، پوش )
که همریشه بت wear انگلیسی است.
دیوار : دی - وار : دی = دیه ، دِه ، خانه ، شهر ، کشور و وار : پوشش ، پوش ، بان ( محافظ )

بپرس