typeset

/ˈtaɪpˌset//ˈtaɪpsetə/

معنی: حروفچینی کردن
معانی دیگر: حروفچینی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: typesets, typesetting, typeset
• : تعریف: to set in type.
صفت ( adjective )
• : تعریف: set in type, as text or graphics.

جمله های نمونه

1. Pages can now be typeset on-screen.
[ترجمه گوگل]اکنون می توان صفحات را روی صفحه تایپ کرد
[ترجمه ترگمان]صفحات اکنون می توانند روی صفحه نمایش داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The finished book has been automatically generated and typeset directly from the database of paragraphs and link objects.
[ترجمه گوگل]کتاب تمام شده به طور خودکار از پایگاه داده پاراگراف ها و اشیاء پیوند تولید و تایپ شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور خودکار تولید شده و مستقیما از پایگاه داده مقالات و موضوعات مرتبط ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Align to line up typeset or other graphic material as specified, using a base or vertical line as the reference point.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک خط پایه یا عمودی به عنوان نقطه مرجع، برای ردیف کردن حروفچینی یا سایر مطالب گرافیکی که مشخص شده است، تراز کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک خط عمودی یا عمودی به عنوان نقطه مرجع، خط up یا دیگر مطالب گرافیکی را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Books are typeset, printed, and bound: part operations of book manufacture are also undertaken.
[ترجمه گوگل]کتاب ها حروفچینی، چاپی و صحافی می شوند: عملیات بخشی از تولید کتاب نیز انجام می شود
[ترجمه ترگمان]کتاب ها typeset، چاپی و صحافی شده اند: عملیات بخشی از تولید کتاب نیز انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In that time the story was written, typeset, and put into a redesigned page under a new headline.
[ترجمه گوگل]در آن زمان داستان نوشته شد، حروفچینی شد و در صفحه ای بازطراحی شده تحت عنوانی جدید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در آن زمان داستان به نام typeset نوشته شد و تحت یک تی تر جدید به صفحه مجددا طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Meiji Period, various versions were typeset and reprinted, so that a number of versions exited.
[ترجمه گوگل]در دوره میجی، نسخه های مختلف تایپ و تجدید چاپ شد، به طوری که تعدادی از نسخه ها خارج شدند
[ترجمه ترگمان]در دوره میجی، نسخه های مختلف مجددا منتشر شدند و ویرایش شدند، به طوری که تعدادی از نسخه های خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My book will be typeset nicely.
[ترجمه گوگل]کتاب من به خوبی حروفچینی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کتاب من به خوبی نمایش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Typeset and saving material.
[ترجمه گوگل]تایپ کردن و صرفه جویی در مواد
[ترجمه ترگمان]صرفه جویی در مواد و صرفه جویی در مواد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some published material is hand written and of such high quality that it is difficult to distinguish it from a typeset score.
[ترجمه گوگل]برخی از مطالب منتشر شده دست نوشته و از کیفیت بالایی برخوردار است که تشخیص آن از یک امتیاز حروفچینی دشوار است
[ترجمه ترگمان]برخی از مطالب منتشر شده، دست نوشته شده و چنین کیفیت بالایی دارند که تشخیص آن از امتیاز typeset دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cast off a calculation determining how much space copy will take up when typeset.
[ترجمه گوگل]محاسباتی را که تعیین می‌کند هنگام تایپ کردن چقدر فضای کپی اشغال می‌کند، کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان]با محاسبه یک محاسبه مشخص کنید که چقدر کپی فضا در زمان typeset به دست خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the good, old-fashioned days text was sent off to be typeset and came back in long strips called galleys.
[ترجمه گوگل]در روزهای خوب و قدیمی، متن برای حروفچینی فرستاده می شد و به صورت نوارهای بلند به نام گالی برمی گشت
[ترجمه ترگمان]در این روزه ای خوش قدیم متن آن برای تایپ کردن به typeset sent بود و به نوارهای درازی که به نام جبر گاه خوانده می شد، برمی گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Text from a word processor file is flowed on to the page as a galley of typeset material.
[ترجمه گوگل]متن از یک فایل پردازشگر کلمه به عنوان یک گالری از مواد تایپ شده به صفحه منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]متن از یک فایل پردازشگر کلمه به صفحه ای به عنوان یک جبر مواد typeset منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although this is an edited multi-author volume, the text has been typeset and is of high quality.
[ترجمه گوگل]اگرچه این یک جلد چند نویسنده ویرایش شده است، اما متن تایپ شده و از کیفیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این یک حجم چند نویسنده ویرایش شده می باشد، اما متن بازنویسی شده و کیفیت بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An overloaded function or method will have several signatures that will generally be typeset together.
[ترجمه گوگل]یک تابع یا روش بارگذاری شده دارای چندین امضا خواهد بود که معمولاً با هم تایپ می شوند
[ترجمه ترگمان]یک تابع و یا روش بیش از حد دارای چندین امضا خواهد بود که به طور کلی با هم ترکیب خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حروفچینی کردن (فعل)
typeset

انگلیسی به انگلیسی

• set in type; compose for printing (printing)

پیشنهاد کاربران

بپرس