twopence

/ˈtʌpəns//ˈtʌpəns/

معنی: مبلغ دو پنس، مسکوک دو پنسی
معانی دیگر: (مبلغ) دوپنس، دوپنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: twopence, twopences
(1) تعریف: a silver coin of the United Kingdom worth two pence.

(2) تعریف: a former copper coin of England worth two pence.

(3) تعریف: the sum of two pence.

جمله های نمونه

1. A penny soul never came to twopence.
[ترجمه گوگل]یک پنی روح هرگز به دو پنس نرسید
[ترجمه ترگمان]یک جان یک پنی هیچ وقت به دو پنس نمی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't give twopence for / care twopence what they think.
[ترجمه گوگل]من دو پنی نمی دهم برای / دو پنی اهمیت می دهم که آنها چه فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]من برای آن ها پشیزی ارزش قائل نیستم که دو پنس برای آن ها ارزش قائل باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's not worth twopence.
[ترجمه گوگل]دو پنی نمی ارزد
[ترجمه ترگمان]ارزش دو پنس ارزش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Paradise Lost had cost him a mere twopence.
[ترجمه گوگل]بهشت گمشده برای او فقط دو پنس هزینه داشت
[ترجمه ترگمان]بهشت گم شده برایش پشیزی ارزش نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fare is twopence.
[ترجمه گوگل]کرایه دو پنی است
[ترجمه ترگمان]این پول دو پنس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I saw Colman's mustard at twopence a tin.
[ترجمه گوگل]من خردل کولمن را در دو پنسی یک قلع دیدم
[ترجمه ترگمان]من یک قوطی خردل روی دو پنسی دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was an additional charge of twopence a week for the secretary's salary and office expenses.
[ترجمه گوگل]برای حقوق منشی و مخارج دفتر، هفته ای دو پنس اضافه می شد
[ترجمه ترگمان]هفته ای دو پنس برای مخارج دبیر و مخارج دفتر به او می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't care twopence for it.
[ترجمه گوگل]من دو پنی برای آن مهم نیستم
[ترجمه ترگمان]من برای این کار پشیزی ارزش قائل نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was something in the tone of twopence remarkbly insignificant.
[ترجمه گوگل]چیزی در لحن دو پنسی به طرز چشمگیری ناچیز بود
[ترجمه ترگمان]در لحن twopence چیزی بود که به پشیزی ارزش نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A penny soul never comes to twopence.
[ترجمه گوگل]روح یک پنی هرگز به دو پنس نمی رسد
[ترجمه ترگمان]یک پنی هیچ وقت به دو پنس نخواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She felt bad and ran after him to part with twopence, and he swore at her again.
[ترجمه گوگل]او احساس بدی کرد و به دنبال او دوید تا با دو پنس جدا شود و او دوباره به او فحش داد
[ترجمه ترگمان]احساس بدی داشت و به دنبال او دوید تا با دو پنس از هم جدا شود، و دوباره به او سوگند یاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gabriel recognized the girl of the yellow cart and the mirror, the girl who owed him twopence.
[ترجمه گوگل]جبرئیل دختر گاری زرد و آینه را شناخت، دختری که دو پنی به او بدهکار بود
[ترجمه ترگمان]گابریل دختر گاری زرد و آینه را شناخت، دختری که دو پنس به او بدهکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a wine that they paid about a penny or twopence a glass for.
[ترجمه گوگل]این شرابی بود که آنها برای یک لیوان یک یا دو پنی پول پرداخت کردند
[ترجمه ترگمان]این یک شراب بود که در حدود یک پنی یا دو پنس برای آن پرداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You could once get a glass of beer for twopence; but that was donkeys'years ago.
[ترجمه گوگل]شما یک بار می توانید یک لیوان آبجو به قیمت دو پنی دریافت کنید اما این مربوط به سال‌ها پیش خرها بود
[ترجمه ترگمان]شما می توانستید یک بار یک لیوان آبجو برای دو پنس بگیرید؛ اما آن سه سال پیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبلغ دو پنس (اسم)
twopence

مسکوک دو پنسی (اسم)
twopence

انگلیسی به انگلیسی

• two pennies (also tuppence)

پیشنهاد کاربران

بپرس