twinning

/ˈtwɪnɪŋ//ˈtwɪnɪŋ/

دوقلو زایی، همزاد آوری، جفت سازی، دوگانه سازی، دوقلو سازی

جمله های نمونه

1. Details are available from town twinning officer Michelle Le-Neveu on Darlington.
[ترجمه گوگل]جزئیات از افسر خواهرخواندگی شهر میشل لو-نیو در دارلینگتون در دسترس است
[ترجمه ترگمان]جزئیات مربوط به این موضوع از سوی میشل لو -، افسر پلیس شهر، در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now there is to be twinning between the two regions, to be followed by exchanges of students and younger architects.
[ترجمه گوگل]اکنون قرار است خواهرخواندگی بین این دو منطقه انجام شود و به دنبال آن تبادل دانشجو و معماران جوان صورت گیرد
[ترجمه ترگمان]اکنون باید بین دو منطقه تقسیم شود تا با تبادل دانش آموزان و معماران جوان تر دنبال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Further information can be obtained from town twinning officer Wendy Pickles on 051-666 2121 ext 454
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر را می توانید از افسر خواهرخواندگی شهر وندی پیکلز به شماره 051-666 2121 داخلی 454 دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بیشتر را می توان از Wendy town officer Pickles، ۶۶۶ - ۴۵۴، بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was a twinning arrangement with a local employer which involved one member of staff and a limited number of students.
[ترجمه گوگل]یک قرارداد خواهرخواندگی با یک کارفرمای محلی وجود داشت که شامل یک نفر از کارکنان و تعداد محدودی از دانش آموزان بود
[ترجمه ترگمان]یک توافق twinning با یک کارفرمای محلی وجود داشت که یکی از اعضای گروه و تعداد محدودی از دانشجویان را شامل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, twinning in cattle does not occur very often.
[ترجمه گوگل]با این حال، دوقلوزایی در گاو اغلب اتفاق نمی افتد
[ترجمه ترگمان]با این حال، twinning در دام اغلب اتفاق نمی افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Town twinning agreements encourage people from the two towns to visit each other.
[ترجمه گوگل]قراردادهای خواهرخواندگی مردم دو شهر را تشویق می کند تا از یکدیگر دیدن کنند
[ترجمه ترگمان]توافقات تجاری شهر مردم را از دو شهر برای بازدید از یکدیگر تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The influences of material variables on twinning, including crystal orientation, temperature, strain rate, grain size and prestrain, are analyzed.
[ترجمه گوگل]تأثیر متغیرهای مواد بر دوقلوسازی، از جمله جهت کریستال، دما، نرخ کرنش، اندازه دانه و پیش کرنش، تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تاثیرات متغیرهای مادی بر روی twinning شامل جهت گیری بلور، دما، نرخ کرنش، اندازه دانه ها و prestrain تحلیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Identical twinning can begin only inside the Fallopian tube.
[ترجمه گوگل]دوقلوزایی یکسان می تواند فقط در داخل لوله فالوپ شروع شود
[ترجمه ترگمان]twinning مشابه می توانند تنها در داخل لوله Fallopian شروع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mechanism of the twinning induced transformation, impact of stacking fault energy on TWIP effect and impact of microstructure on mechanical properties of the steel were introduced.
[ترجمه گوگل]مکانیسم تبدیل القای دوقلویی، تاثیر انرژی گسل انباشته بر اثر TWIP و تاثیر ریزساختار بر خواص مکانیکی فولاد معرفی شد
[ترجمه ترگمان]مکانیزم انتقال القا شده the، اثر انرژی خطای دسته ای بر روی اثر TWIP و تاثیر ریز ساختار بر خواص مکانیکی فولاد معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gross crystalline imperfections like twinning are apparent to the unaided eye.
[ترجمه گوگل]عیوب کریستالی درشت مانند دوقلویی با چشم غیر مسلح آشکار است
[ترجمه ترگمان]imperfections Gross مانند twinning با چشم غیر مسلح آشکار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mechanism of twinning induced plasticity, the impact of stacking fault energy on TWIP effect and the excellent mechanical properties of TWIP steel are emphatically introduced.
[ترجمه گوگل]مکانیسم پلاستیسیته القا شده دوقلویی، تأثیر انرژی گسل انباشته بر اثر TWIP و خواص مکانیکی عالی فولاد TWIP به طور تاکیدی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم of تحریک شده twinning، اثر انرژی خطای دسته ای بر روی اثر TWIP و خواص مکانیکی عالی فولاد TWIP، موکدا معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The microstructure of Twinning Induced Plasticity (TWIP) steel during tensile deformation was investigated with SEM and TEM.
[ترجمه گوگل]ریزساختار فولاد پلاستیسیته القایی دوقلویی (TWIP) در طول تغییر شکل کششی با SEM و TEM مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ریزساختار فولاد twinning Induced (TWIP)در طول تغییر شکل کششی با SEM و TEM بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The twinning of Leeds and St Mary was formalised at a function held last week.
[ترجمه گوگل]خواهرخواندگی لیدز و سنت مری در مراسمی که هفته گذشته برگزار شد، رسمی شد
[ترجمه ترگمان]The (لیدز)و سنت مری در تابعی که هفته گذشته برگزار شد، رسمی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. N o electrical or optical twinning shall be allowed in usable zones.
[ترجمه گوگل]دوقلوسازی الکتریکی یا نوری نباید در مناطق قابل استفاده مجاز باشد
[ترجمه ترگمان]در مناطق قابل استفاده، N - های نوری یا نوری مجاز خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] دوتایی شدن آسیب ساختاری که در بلورهای کوارتز ایجاد می شود . دو نوع آن ،دوتایی شدن الکتریکی و نوری است .
[زمین شناسی] دوقلویی، دوقلوشدگی، جفت شدن، دوقلو شدگی، دوقلو زایى، همزاد آورى - ماکل بندی، بوجود آمدن یک بلور دو قلو بوسیله رشد، تغییر شکل یا لغزش.
[پلیمر] جفت شدن، دوقلو شدگی

انگلیسی به انگلیسی

• act of giving birth to twins; union; act of uniting two people; act of pairing two identical or similar objects; formation of twin crystals (mineralogy)

پیشنهاد کاربران

پیچیدن دور چیزی یا کسی.
مثلا گربه ای که برای دریافت توجه دور شما میپیچد.
پیچاپیچ
twinning ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: دوقلویی
تعریف: [زمین‏شناسی] تشکیل یک بلور دوقلو از راه رشد یا تبدیل یا لغزش|||[فیزیک] رشد متقابل دو یا چند بلور براساس قانون دوقلویی
چهارگوش

بپرس