twilight zone

/ˈtwaɪˌlaɪtˈzoʊn//ˈtwaɪlaɪtzəʊn/

ابهام، ناآشکاری، پوشیدگی، ناهویدایی، گنگی، (حالت روحی و فکری) نیمه هشیاری، حالت شبه رویا، حالت شبه رویا ابهام، گنگی the twilight zone between right and wrong مرز مبهم میان روا و ناروا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any vague, uncertain, or ill-defined condition or state, esp. between two well-defined polarities.

- The situation, because of its complexity, left him in a moral twilight zone.
[ترجمه گوگل] این موقعیت به دلیل پیچیدگی‌اش، او را در یک منطقه گرگ و میش اخلاقی قرار داد
[ترجمه ترگمان] این وضعیت، به دلیل پیچیدگی اش، او را در یک منطقه twilight اخلاقی ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a state of mind between and having characteristics of both reality and fantasy.

(3) تعریف: the depth in water of light's deepest penetration.

جمله های نمونه

1. They lived in the twilight zone on the fringes of society.
[ترجمه گوگل]آنها در منطقه گرگ و میش در حاشیه جامعه زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در هوای تاریک وروشن شامگاه در حاشیه اجتماع زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wrestling is in a twilight zone between sport and entertainment.
[ترجمه گوگل]کشتی در منطقه گرگ و میش بین ورزش و سرگرمی است
[ترجمه ترگمان]کشتی در یک منطقه تاریک بین ورزش و تفریح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They fell into that twilight zone between military personnel and civilian employees.
[ترجمه گوگل]آنها در آن منطقه گرگ و میش بین پرسنل نظامی و کارمندان غیرنظامی افتادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به منطقه گرگ ومیش بین کارکنان نظامی و کارمندان غیر نظامی سقوط کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's like the twilight zone, as if you're travelling back to the depression of the 1930s.
[ترجمه گوگل]این مانند منطقه گرگ و میش است، گویی در حال سفر به افسردگی دهه 1930 هستید
[ترجمه ترگمان]مثل یک منطقه تاریک است، انگار که شما دوباره به the دهه ۱۹۳۰ سفر می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a two-hour Twilight Zone special to celebrate its silver anniversary.
[ترجمه گوگل]برای جشن گرفتن سالگرد نقره ای آن، یک ویژه دو ساعته Twilight Zone وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک منطقه دو ساعته برای جشن سالگرد نقره ای آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ashanti are Ireland's latest voyagers into this strange twilight zone.
[ترجمه گوگل]آشانتی آخرین مسافران ایرلند به این منطقه عجیب گرگ و میش هستند
[ترجمه ترگمان]Ashanti آخرین voyagers در منطقه تاریک و تاریک ایرلند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why is there a large twilight zone in Glasgow - the area where many buildings are being demolished and new ones erected?
[ترجمه گوگل]چرا یک منطقه گرگ و میش بزرگ در گلاسکو وجود دارد - منطقه ای که بسیاری از ساختمان ها در حال تخریب و ساخت ساختمان های جدید هستند؟
[ترجمه ترگمان]چرا یک منطقه بزرگ شفق در گلاسکو وجود دارد - منطقه ای که بسیاری از ساختمان ها ویران شده اند و ساختمان های جدید ساخته شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was strictly the twilight zone.
[ترجمه گوگل]دقیقاً منطقه گرگ و میش بود
[ترجمه ترگمان]دقیقا منطقه گرگ ومیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now, we're in the Twilight Zone, where the sun never shines. Inhabitants include some exotic eels and a giant spider crab. . .
[ترجمه گوگل]اکنون، ما در منطقه گرگ و میش هستیم، جایی که خورشید هرگز نمی‌تابد ساکنان آن شامل چند مارماهی عجیب و غریب و یک خرچنگ عنکبوتی غول پیکر هستند
[ترجمه ترگمان]حالا ما در منطقه گرگ ومیش میش هستیم، جایی که خورشید هرگز می درخشد ساکنان شامل یک مارماهی خارجی و یک خرچنگ غول پیکر هستند …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Somewhere in the twilight zone the evidential force of the principle must be recognized.
[ترجمه گوگل]جایی در منطقه گرگ و میش باید نیروی اثباتی اصل را شناخت
[ترجمه ترگمان]جایی در آن منطقه تاریک، نیروی اصلی اصل باید شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What's the name of the Twilight Zone where the astronauts meet the giant lady?
[ترجمه گوگل]نام منطقه گرگ و میش که در آن فضانوردان با بانوی غول پیکر ملاقات می کنند چیست؟
[ترجمه ترگمان]اسم the که فضانوردان آن زن غول پیکر را ملاقات می کنند چه خبر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These secret agents occupy a twilight zone between legality and illegality.
[ترجمه گوگل]این ماموران مخفی منطقه ای بین قانونی و غیرقانونی را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]این ماموران مخفی، منطقه گرگ ومیش را میان قانونی و illegality اشغال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remember that old television series " The Twilight Zone "?
[ترجمه گوگل]آن سریال تلویزیونی قدیمی "منطقه گرگ و میش" را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]این سریال تلویزیونی قدیمی را به خاطر می آورید؟ \" منطقه \"گرگ ومیش\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Check your preconceptions at the door, for you are entering the twilight zone.
[ترجمه گوگل]پیش فرض های خود را در درب بررسی کنید، زیرا در حال ورود به منطقه گرگ و میش هستید
[ترجمه ترگمان]شما هم به محض ورود به منطقه تاریک، preconceptions را نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I finally conked out at around four, in the middle of a Twilight Zone rerun.
[ترجمه گوگل]من بالاخره ساعت چهار، در میانه‌ی اجرای مجدد «منطقه‌ی گرگ و میش»، بیرون آمدم
[ترجمه ترگمان]من در نیمه های شب، نزدیک غروب آفتاب در حال خواب هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lowest ocean depth that light can reach; "in-between" area, indistinct boundary between two conditions (or categories, etc.); (internet) area of cyberspace occupied by irc operators

پیشنهاد کاربران

به ناحیه یا وضعیتی اشاره دارد که مبهم، مرموز یا دشوار برای تعریف است و اغلب حالت تجربیات سورئال و فرا واقعی را القا می کند.
حالتی یا سناریویی که در آن مرزهای بین واقعیت و خیال مبهم می شوند و حس ناآرامی یا شگفتی را ایجاد می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

توصیف وضعیت ها یا مکان هایی که حس وحشت، رمز و راز یا غیرعادی بودن را القا می کنند.
مترادف؛ No - man's land، Limbo
مثال؛
The abandoned house felt like stepping into the twilight zone.
Her dreams often took her to a twilight zone where reality and imagination merged.
The sudden fog transformed the landscape into a twilight zone.

وضعیت مبهم، وضعیت آشفته، وضعیت سردرگم، وضعیت نامشخص
هاله ای از ابهام

بپرس