twiddle ones thumbs

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to move one's thumbs aimlessly in circles around one another.

(2) تعریف: to accomplish nothing; be idle or lazy.

- He twiddled his thumbs all day while I worked.
[ترجمه گوگل] او تمام روز در حالی که من کار می کردم، انگشتان شست خود را می چرخاند
[ترجمه ترگمان] تمام روز را در حالی که مشغول کار بودم گره زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس