= two times دو بار، دو مرتبه I had to read the poem twice over before I understood its meaning. قبل از اینکه معنی آن را بفهمم مجبور شدم دوبار شعر را بخوانم. None of our dinner menus are exactly the same twice over . هیچ یک از منوهای شام ما دقیقاً دو بار مشابه نیستند.