tween


(قدیمی - شاعرانه) رجوع شود به: between، درمیان، درمیانه، فی مابین

جمله های نمونه

1. Method: % tween 80 phosphate buffer solution was used as the diluent for the study.
[ترجمه گوگل]روش: از محلول بافر فسفات 80 درصد به عنوان رقیق کننده برای مطالعه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش: % بین ۸۰ محلول بافر فسفات به عنوان the برای این مطالعه استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She has probably been part of a tween culture of fashion, make-up and shopping.
[ترجمه گوگل]او احتمالاً بخشی از فرهنگ مد، آرایش و خرید بوده است
[ترجمه ترگمان]او احتمالا بخشی از فرهنگ از فرهنگ مد، تهیه و خرید بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clean tween deck before opening lower hold.
[ترجمه گوگل]قبل از باز کردن قسمت پایینی عرشه را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از باز کردن انبار کشتی از روی عرشه تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Tween is really being a leader and doing the right thing, " said Caroline Cox, the group's research director.
[ترجمه گوگل]کارولین کاکس، مدیر تحقیقات گروه گفت: «توئین واقعاً یک رهبر بودن و انجام کار درست است
[ترجمه ترگمان]کارولین کاکس، مدیر تحقیقات این گروه، گفت: \" Tween واقعا رهبری است و کار درست را انجام می دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The through cargo in No. 4 lower tween deck hatchway stands in the way.
[ترجمه گوگل]محموله عبوری در شماره 4 دریچه عرشه پایینی مانع است
[ترجمه ترگمان]از طریق کالا در شماره ۴ کم تر از دهانه عرشه به این شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disney, which once dominated tween TV, has lost ground to Nickelodeon and is under pressure to broaden its viewership.
[ترجمه گوگل]دیزنی که زمانی بر تلویزیون تسلط داشت، جایگاه خود را در مقابل نیکلودئون باخت و تحت فشار است تا بینندگان خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]دیزنی که زمانی تحت سلطه تلویزیون بود، زمینی را برای Nickelodeon از دست داده و تحت فشار است تا بینندگان خود را وسعت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In your case your daughter is the victim of unpleasant companies that exploit the "tween" market.
[ترجمه گوگل]در مورد شما دختر شما قربانی شرکت های ناخوشایندی است که از بازار "توئین" سوء استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]در مورد شما، دختر شما قربانی شرکت های نامطلوبی است که از بازار \"tween\" بهره برداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the tween years my father has also had a few stokes.
[ترجمه گوگل]در این دو سال، پدرم نیز چند تایی داشت
[ترجمه ترگمان]در سال های بین سال های عمرم پدر من نیز چند سال دیگر نیز در این زمینه عمل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The relationship be - tween grain size and fractal dimension is investigated.
[ترجمه گوگل]رابطه بین اندازه دانه و بعد فراکتال بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]رابطه بین اندازه دانه و ابعاد مقطعی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In another war of wages, tween icons Miley Cyrus and Taylor Swift make for similarly tough competition.
[ترجمه گوگل]در جنگ دیگر دستمزدها، مایلی سایرس و تیلور سوئیفت دو نماد رقابتی مشابه را ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]در جنگ دیگری از حقوق، از آیکون \"مایلی سایرس\" (Miley Cyrus)و \"تیلور سوییفت\" (Taylor Swift)و \"تیلور سوییفت\" (Taylor Swift)و \"تیلور سوییفت\" (Taylor Swift)و \"تیلور سوییفت\" (Taylor Swift)و \" تیلور سوییفت (Taylor Swift)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed, there seems to be an unnatural attraction be tween wetlands and development similar to that between trailer parks and tornados.
[ترجمه گوگل]در واقع، به نظر می رسد جذابیت غیرطبیعی بین تالاب ها و توسعه شبیه به جاذبه بین پارک های تریلر و گردباد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در واقع، به نظر می رسد یک جاذبه غیر طبیعی بین تالاب های و توسعه شبیه به پارک های trailer و tornados وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The other masons then filled in the intervening bricks along a string stretched be tween the corner bricks.
[ترجمه گوگل]سپس سنگ‌تراش‌های دیگر آجرهای میانی را در امتداد رشته‌ای که بین آجرهای گوشه کشیده شده بود پر کردند
[ترجمه ترگمان]بقیه masons بعد از آن که آجرها را در طول چند آجر بین آجرهای کناری قرار داده بود، پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Randy, do you think that there is a link tween emotional pain and hording?
[ترجمه گوگل]رندی، آیا فکر می‌کنی بین دردهای عاطفی و هجوم ارتباطی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]رندی، آیا فکر می کنید بین درده ای احساسی و hording ارتباطی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short for between (involving, connecting, combining, from one point to another, etc.)

پیشنهاد کاربران

a child between the ages of about 10 and 12
[کامپیوتر] تغییر تدریجی، تغییر گام به گام در طول زمان ( متغیری را از مقدار اولیه در زمان معینی با تغییر دادن پیوسته به مقدار نهایی رساندن )
It describes someone usually in the age bracket of nine to 12.
نونهال
Oxford Dictionary: a child between the ages about 10 to 12
نوجوان
20 تا30 سال
بچه بین ۸ تا ۱۲ ساله

بپرس