tweedy

/ˈtwiːdi//ˈtwiːdi/

معنی: فاستونی
معانی دیگر: فاستونی مانند، توید مانند، مانند یا ساخته شده از پارچه ی پشمی، ملبس به لباس پشمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: tweedier, tweediest
مشتقات: tweediness (n.)
(1) تعریف: made of or similar to tweed.

(2) تعریف: wearing tweeds, often habitually, as to suggest a casual or outdoor life.

جمله های نمونه

1. An older woman, pink-cheeked and tweedy, appeared in the doorway.
[ترجمه گوگل]زنی مسن‌تر با گونه‌های صورتی و تویدی در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]زنی مسن با چهره ای سرخ و سرخ در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pub was full of tweedy farmers.
[ترجمه گوگل]میخانه پر بود از کشاورزان تویدی
[ترجمه ترگمان]میخانه پر از کشاورزان tweedy بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We met a tweedy man walking a couple of dogs.
[ترجمه گوگل]ما با یک مرد تویدی ملاقات کردیم که چند سگ را راه می‌رفت
[ترجمه ترگمان] یه یارویی رو دیدیم که چند تا سگ داره راه میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through it all Tweedy never missed a beat.
[ترجمه گوگل]با تمام این اوصاف، تویدی هرگز از دست نداد
[ترجمه ترگمان]از میان آن همه tweedy هرگز تیرش خطا نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His vulgarity offended the code of his tweedy circle.
[ترجمه گوگل]ابتذال او به رمز حلقه تویدی اش توهین کرد
[ترجمه ترگمان]ابتذال او رمز این محفل را از خود رنجانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was no sign of anyone resembling the tweedy man that phoned.
[ترجمه گوگل]هیچ نشانی از کسی که شبیه مرد تویدی بود که تلفن زد، وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ اثری از کسی نبود که به آن مرد سر زده باشد که به آن تلفن زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jeff Tweedy gave a singularly honest, heartfelt performance that carried him off the stage and into the crowd.
[ترجمه گوگل]جف تویدی یک اجرای منحصر به فرد صادقانه و صمیمانه ارائه کرد که او را از صحنه خارج کرد و به میان جمعیت برد
[ترجمه ترگمان]جف tweedy مردی صادقانه و بی ریا داشت که او را از صحنه بیرون می برد و به میان جمعیت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Michael Kors' silver mini-sheath with tweedy shell coat.
[ترجمه گوگل]غلاف مینی نقره ای مایکل کورس با کت صدفی تویدی
[ترجمه ترگمان]مایکل Kors کوچولو با کت و شلوار کوتاه پوشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mrs. Tweedy has decided to increase her 4 profits by selling not eggs but chicken pies.
[ترجمه گوگل]خانم تویدی تصمیم گرفته است با فروش نه تخم مرغ، بلکه پای مرغ، 4 سود خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]خانم Tweedy تصمیم گرفته است که با فروش تخم مرغ و نه پای مرغ، ۴ سود خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tweedy Browne's selections have sunk even well below that level in terms of name recognition.
[ترجمه گوگل]انتخاب های تویدی براون از نظر تشخیص نام حتی بسیار پایین تر از این سطح قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]انتخاب Tweedy براون حتی پایین تر از سطح به رسمیت شناخته شدن نام غرق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tweedy, Browne built that record with very wide diversification.
[ترجمه گوگل]تویدی، براون آن رکورد را با تنوع بسیار گسترده ای ساخت
[ترجمه ترگمان]براون که این رکورد را با تنوع بسیار زیادی بنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hard as nails at a bargain, old Tweedy.
[ترجمه گوگل]سخت مثل میخ در یک معامله، تویدی قدیمی
[ترجمه ترگمان]به سختی ناخن، bargain پیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We smoke a bit of skag, feel better and nod off on the tweedy settee before the heater.
[ترجمه گوگل]کمی اسکاج سیگار می کشیم، احساس بهتری می کنیم و روی میز تویدی قبل از بخاری با سر تکان می دهیم
[ترجمه ترگمان]کمی استراحت می کنیم، احساس بهتری داریم و قبل از این که بخاری را خاموش کنیم، روی کاناپه لم داده چرت می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 25 - year - old, who recently married Girls Cheryl Tweedy, criticised Arsenal while promoting his forthcoming autobiography.
[ترجمه گوگل]این جوان 25 ساله که به تازگی با Girls Cheryl Tweedy ازدواج کرده است، ضمن تبلیغ زندگینامه آینده خود از آرسنال انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]این دختر ۲۵ ساله که اخیرا با \"چریل Tweedy\" ازدواج کرد، از آرسنال در حین ترویج زندگینامه خود انتقاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاستونی (صفت)
tweedy

تخصصی

[نساجی] پارچه مخلوط پشم و پنبه راه راه مردانه - نوعی فاستونی

انگلیسی به انگلیسی

• made of tweed; resembling coarse woolen fabric; favoring tweed clothing; characteristic of an outdoor or casual life

پیشنهاد کاربران

( به شوخی و طعنه ) کدخدامنش - ارباب مآب
Of a robust traditional or rural character.
دارای ویژگی سنتی یا روستایی تمام عیار.
آدم بسیار سطح بالا / همچنین آدمی که عادت به پوشیدن لباس فاستونی دارد.
منبع: دیکشنری آکسفورد

بپرس