twee

/twiː//twiː/

(انگلیس) زبل، کوچول موچول، زبر و زرنگ

جمله های نمونه

1. I can't stand those twee little frills.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آن زواید کوچک را تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم این frills کوچک را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The room was decorated with twee little pictures of animals.
[ترجمه گوگل]اتاق با عکس های کوچکی از حیوانات تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق با تصویرهای کوچکی از حیوانات تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She produced twee little flower paintings.
[ترجمه گوگل]او نقاشی‌های گل کوچک توییتی تولید کرد
[ترجمه ترگمان]او نقاشی های کوچک twee را تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has a rather twee manner that I find irritating.
[ترجمه گوگل]او حالت نسبتاً توییتی دارد که به نظر من آزاردهنده است
[ترجمه ترگمان]رفتارش طوری است که من آن را آزار دهنده و آزار دهنده پیدا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alternately manic and twee, it has, instead, only the ugliness of wilfully arrested adolescence.
[ترجمه گوگل]به طور متناوب شیدایی و توئیت، در عوض، فقط زشتی نوجوانی عمدا دستگیر شده را دارد
[ترجمه ترگمان]در عوض، به جای آن، به جای آن، فقط زشتی of که در سنین بلوغ به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A bit twee, I thought, for a prototype Yuppie like Jo.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کردم کمی برای نمونه اولیه یوپی مانند جو
[ترجمه ترگمان]با خودم گفتم: کمی twee، برای نمونه اولیه نمونه اولیه مثل جو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Indeed, Redcar is not pretty nor twee, but at least it is honest, down-to-earth and rejects shallow affection.
[ترجمه گوگل]در واقع، ردکار زیبا و خوش تیپ نیست، اما حداقل صادقانه، سر به زیر است و محبت کم عمق را رد می کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، Redcar نه زیبا است و نه twee، بلکه حداقل صادقانه، پایین به زمین است و محبت سطحی را رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stuff was either rubbish, or twee, or so boring it made you want to puke.
[ترجمه گوگل]این چیزها یا آشغال بود، یا توئیت، یا آنقدر کسل کننده بود که شما را وادار به خرخر کردن می کرد
[ترجمه ترگمان]این ماده یا آشغال بود، یا twee، یا آن قدر خسته کننده که دلت می خواست بالا بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It could be twee, but as we jump from image to image a dispassionate view of the world emerges.
[ترجمه گوگل]این می تواند twee باشد، اما همانطور که از تصویری به تصویر دیگر می پریم، یک دیدگاه بی طرفانه از جهان نمایان می شود
[ترجمه ترگمان]این می تواند twee باشد، اما در حالی که ما از تصویر به تصویر نگاه می کنیم، دیدگاه dispassionate از جهان پدیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But despite ticking certain expectedly twee boxes, Muchuu aren't interested in merely rehashing the past.
[ترجمه گوگل]اما علیرغم علامت زدن برخی از جعبه‌های twee مورد انتظار، Muchuu علاقه‌ای به بازخوانی گذشته ندارند
[ترجمه ترگمان]اما با وجود این که چند تا جعبه expectedly، Muchuu فقط به مرور کردن گذشته علاقه ای ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The village has escaped all modern developments(sentence dictionary), yet without becoming twee or 'preserved'.
[ترجمه گوگل]این دهکده از تمام پیشرفت‌های مدرن (فرهنگ جملات) فرار کرده است، اما بدون اینکه تبدیل به twee یا "حفظ" شود
[ترجمه ترگمان]این روستا از همه تحولات مدرن (فرهنگ لغت (فرهنگ لغت)فرار کرده است، با این حال بدون اینکه becoming یا حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this his inventive energy makes Welch's more delicate line appear fussy and twee.
[ترجمه گوگل]در این زمینه انرژی ابداعی او باعث می‌شود که خط ظریف‌تر ولش شلوغ و شیطنت‌آمیز به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، انرژی مبتکرانه او باعث می شود که ولش s و twee به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She sits there, nearly crushing the spindly, modish bench some twee designer has deemed appropriate for business chitchat.
[ترجمه گوگل]او آنجا می نشیند و تقریباً نیمکت شیک و شیک را خرد می کند که برخی از طراحان تویی آن را برای گفتگوهای تجاری مناسب می دانند
[ترجمه ترگمان]او آنجا می نشیند، نزدیک به خرد کردن یک نیمکت دراز و دراز و ظریف، برخی از طراحان twee برای کاره ای تجاری مناسب بنظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lin makes a valiant effort at making her role less twee, though fails to overcome her cliched lines on peace and Camelot ideals.
[ترجمه گوگل]لین تلاش شجاعانه‌ای انجام می‌دهد تا نقش خود را کم‌رنگ‌تر کند، اگرچه نتوانست بر خطوط کلیشه‌ای خود در مورد صلح و ایده‌آل‌های کملوت غلبه کند
[ترجمه ترگمان]لین تلاشی دلیرانه می کند تا نقش خود را کم تر ایفا کند، هر چند موفق به غلبه بر خطوط مواصلات او در آرمان های صلح و Camelot نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods 30 male Sprague - Dawley rats were divided randomly into three groups: TWEE, prednisone and control.
[ترجمه گوگل]روش ها: 30 موش صحرایی نر نژاد Sprague - Dawley به طور تصادفی به سه گروه TWEE، پردنیزون و کنترل تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۰ - اسپراگ مرد - Dawley به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: TWEE، prednisone و کنترل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sweet, delicate, lovable, gentle (slang)
something that is twee is pretty, but seems too sentimental or in bad taste.

پیشنهاد کاربران

بپرس