twaddle

/ˈtwɑːdl̩//ˈtwɒdl̩/

معنی: سخن بی معنی، چرند گفتن
معانی دیگر: (حرف یا نگارش) پوچ، یاوه، چرند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: silly, trivial, or meaningless talk or writing.
مشابه: drivel, gossip, rot, rubbish, trash

جمله های نمونه

1. I've never heard such utter twaddle!
[ترجمه گوگل]من هرگز چنین غوغایی نشنیدم!
[ترجمه ترگمان]من تا به حال چنین مزخرفاتی نشنیده بودم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't believe in all that twaddle about fate.
[ترجمه گوگل]من به این همه غوغا درباره سرنوشت اعتقادی ندارم
[ترجمه ترگمان]من به مزخرفات سرنوشت اعتقاد ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She dismissed the findings as utter twaddle/a load of old twaddle.
[ترجمه گوگل]او این یافته‌ها را به‌عنوان غوغای کامل/مبارزه‌ای از غوغای قدیمی رد کرد
[ترجمه ترگمان]او این یافته ها را به عنوان یک مهمل و یا یک بار چرت و گزاف بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. More self-indulgent self-important twaddle, the product of a rock star who really did believe his own press, his own myth.
[ترجمه گوگل]غوغای خودپسندتر، محصول یک ستاره راک که واقعا مطبوعات خودش، اسطوره خودش را باور داشت
[ترجمه ترگمان]از خود گذشتگی بیش از حد indulgent، محصول یک ستاره راک که واقعا به مطبوعات خودش، افسانه شخصی خودش اعتقاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No, it's twaddle. There's no way that shaving can stimulate the hair roots to work harder.
[ترجمه گوگل]نه، این غوغا است هیچ راهی وجود ندارد که اصلاح ریشه مو را تحریک کند تا بیشتر کار کند
[ترجمه ترگمان]نه، چرت و پرته هیچ راهی نیست که اصلاح کردن ریشه موها را بیشتر تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The novel is sentimental twaddle.
[ترجمه گوگل]رمان غوغایی احساساتی است
[ترجمه ترگمان]این داستان پر از چرندیات احساساتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is all hopeless twaddle that I am saying about her.
[ترجمه گوگل]اینها همه غوغای ناامیدکننده ای است که من در مورد او می گویم
[ترجمه ترگمان]این همه مهمل و بی هوده است که من در این باره می گویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All the critical twiddle - twaddle about style and form is mere impertinence and mostly dull jargon.
[ترجمه گوگل]تمام بحث‌های انتقادی درباره سبک و فرم صرفاً گستاخی و عمدتاً اصطلاحات کسل‌کننده است
[ترجمه ترگمان]همه the - مهمل در مورد سبک و فرم، گستاخانه و mostly نامفهوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Much of this is total twaddle, especially for football and banking.
[ترجمه گوگل]بخش اعظمی از این کار، به ویژه برای فوتبال و بانکداری است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این موارد، به ویژه برای فوتبال و بانکی، بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What twaddle all these paradises are!
[ترجمه گوگل]این همه بهشت ​​چه غوغایی است!
[ترجمه ترگمان]چه مهملاتی! این paradises!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't try to palm off that twaddle about the Cause to me.
[ترجمه گوگل]سعی نکن این غوغا در مورد علت را برای من کنار بگذاری
[ترجمه ترگمان]سعی نکن این مزخرفات رو به خاطر من از دست نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For such views or criticisms, which are not based on thorough investigation, are nothing but ignorant twaddle.
[ترجمه گوگل]زیرا این گونه دیدگاه ها یا انتقاداتی که مبتنی بر تحقیق و بررسی دقیق نیست، چیزی جز غوغای جاهلانه نیست
[ترجمه ترگمان]برای چنین نظریات و انتقادات، که براساس تحقیقات کامل نیستند، چیزی جز twaddle جاهل نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now he is gone and the work is public property, Sherlock Holmes can legally be seen in this kind of twaddle.
[ترجمه گوگل]حالا او رفته است و کار اموال عمومی است، شرلوک هلمز قانوناً در این نوع غوغا دیده می شود
[ترجمه ترگمان]حالا او رفته و کار اموال عمومی است شرلوک هولمز به طور قانونی می تواند در این نوع چرت و پرت ها دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخن بی معنی (اسم)
balderdash, twaddle, blether, ramble, wish-wash

چرند گفتن (فعل)
twaddle, tootle

انگلیسی به انگلیسی

• worthless or tedious talk or writing, prattle, chatter
babble, utter twaddle
if something that someone says is twaddle, it is silly or untrue; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس