tv reporter

جمله های نمونه

1. She was a TV reporter and worked long hours.
[ترجمه گوگل]او گزارشگر تلویزیون بود و ساعت ها کار می کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه گزارشگر تلویزیون بود و ساعت های طولانی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He used to work as a TV reporter in LA.
[ترجمه گوگل]او قبلاً به عنوان گزارشگر تلویزیون در لس آنجلس کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان خبرنگار تلویزیون در لس آنجلس کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. TV Reporter: So tell us, what did it taste like?
[ترجمه گوگل]گزارشگر تلویزیون: خب به ما بگویید چه طعمی داشت؟
[ترجمه ترگمان]خب بهمون بگو چه مزه ای داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shelby: No wonder the TV reporter is standing in a boat talking to the camera.
[ترجمه گوگل]شلبی: جای تعجب نیست که گزارشگر تلویزیون در یک قایق ایستاده و با دوربین صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]شلبی: تعجبی ندارد که گزارشگر تلویزیون در قایقی ایستاده است که با دوربین صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cox plays a TV reporter chasing down a serial killer in horror flick Scream.
[ترجمه گوگل]کاکس در فیلم ترسناک «جیغ» نقش یک خبرنگار تلویزیونی را بازی می‌کند که یک قاتل زنجیره‌ای را تعقیب می‌کند
[ترجمه ترگمان]کاکس داره یه گزارشگر تلویزیونی بازی می کنه که دنبال یه قاتل سریالی در حال جیغ زدن بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is your father a TV reporter, too?
[ترجمه گوگل]پدر شما هم گزارشگر تلویزیون است؟
[ترجمه ترگمان]ایا پدرت هم یک گزارشگر تلویزیونی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't I look like a real TV reporter?
[ترجمه گوگل]آیا من شبیه یک گزارشگر واقعی تلویزیون نیستم؟
[ترجمه ترگمان]من شبیه یه گزارشگر تلویزیونی واقعی نیستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mike juggled the demands of a family of 11 with a career as a TV reporter.
[ترجمه گوگل]مایک خواسته های یک خانواده 11 نفره را با حرفه ای به عنوان گزارشگر تلویزیونی حل کرد
[ترجمه ترگمان]مایک درخواست های یک خانواده ۱۱ را با شغلی به عنوان خبرنگار تلویزیون تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Look at those wallies jumping around and pulling faces behind the TV reporter.
[ترجمه گوگل]به آن دیوارکشانی نگاه کنید که می پرند و صورت ها را پشت خبرنگار تلویزیون می کشند
[ترجمه ترگمان]به اون wallies نگاه کن که دور و بر میگرده و پشت سر یه گزارشگر تلویزیون ظاهر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Did you ever find out what happened to that little TV reporter?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال متوجه شدید که چه اتفاقی برای آن گزارشگر کوچک تلویزیون افتاده است؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا فهمیدی چه بلایی سر اون گزارشگر تلویزیون کوچولو اومد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• news reporter which prepares stories for television news broadcasts

پیشنهاد کاربران

بپرس