• : تعریف: used to express irritation, impatience, reproach, or the like.
جمله های نمونه
1. Tut, it's raining - I'm going to get soaked.
[ترجمه الینا] ای بابا، باران میبارد، من خیس خواهم شد
|
[ترجمه Blink] اوه باران میبارد، من خیس میشوم!
|
[ترجمه گوگل]توت، باران می بارد - من خیس می شوم [ترجمه ترگمان]باران می بارد - می خواهم خیس شوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tut - tut, the boy's late again!
[ترجمه Blink] اه اه ، اون پسر دوباره دیر کرد
|
[ترجمه گوگل]توت - توت، پسر دوباره دیر کرد! [ترجمه ترگمان]اه، پسر دوباره دیر کرده! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You're late again - tut tut!
[ترجمه F.SH] شما دوباره دیر می کنید_ نوچ نوچ
|
[ترجمه گوگل]دوباره دیر کردی - توت توت! [ترجمه ترگمان]باز هم دیر کردی! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Tut, meanwhile, married his half-sister, Ankhesenamen.
[ترجمه گوگل]در همین حال، توت با خواهر ناتنی خود، Ankhesenamen ازدواج کرد [ترجمه ترگمان]در این حال، با خواهر ناتنی - ش ازدواج کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Among the disasters of 194 Tin Tut was assassinated in September.
[ترجمه گوگل]در میان فجایع 194 تین توت در سپتامبر ترور شد [ترجمه ترگمان]در میان بلایای (۱۹۴ پن)در ماه سپتامبر ترور شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I would tut at people trying to climb in wellingtons, and roll my eyes at those in jeans.
[ترجمه گوگل]من به افرادی که سعی میکردند با چاهنوردی بالا بروند، نگاه میکردم و چشمانم را به آنهایی که شلوار جین پوشیده بودند میچرخانم [ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کردم از آن ها بالا بروم و چشمانم را به آن شلوار جین حلقه کنم، گریه می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tin Tut went along as his adviser and draftsman.
[ترجمه گوگل]تین توت به عنوان مشاور و نقشهبردار او همراه شد [ترجمه ترگمان]Tut به عنوان مشاور و مشاور او به آنجا رفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His wife tut - tutted with annoyance.
[ترجمه گوگل]همسرش توت - با ناراحتی توت شده [ترجمه ترگمان]زنش با اوقات تلخی نچ نچ کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tut, all that build-up and the court case doesn't happen.
[ترجمه گوگل]توت، این همه ساخت و ساز و پرونده دادگاه اتفاق نمی افتد [ترجمه ترگمان]نه، همه این چیزها ساخته و دادگاه اتفاق نمی افتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In other words, TUT will be forced to change its name soon.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، TUT به زودی مجبور خواهد شد نام خود را تغییر دهد [ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، TUT مجبور به تغییر نام خود به زودی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. DNA also shows that Tut was probably spared bubonic plague, tuberculosis, leprosy or leishmaniasis.
[ترجمه گوگل]DNA همچنین نشان می دهد که Tut احتمالاً از طاعون بوبونیک، سل، جذام یا لیشمانیوز در امان بوده است [ترجمه ترگمان]DNA همچنین نشان می دهد که به احتمال زیاد طاعون خیارکی، سل، جذام و لیشمانیازیس را از بین برده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This tut won't be as directly useful as the previous parts.
[ترجمه گوگل]این آموزش به اندازه قسمت های قبلی به طور مستقیم مفید نخواهد بود [ترجمه ترگمان]این tut به اندازه بخش های قبلی مفید نخواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tut - tut, how could you do that?
[ترجمه گوگل]توت - توت، چطور توانستی این کار را انجام دهی؟ [ترجمه ترگمان]آه، چطور تونستی این کار رو بکنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wer den Leser kennt, der tut nichts mehr f ü r den Leser.
[ترجمه گوگل]Wer den Leser kennt، der tut nichts mehr f ü r den Leser [ترجمه ترگمان]den Wer kennt د r د nichts د nichts د [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Tut, tut ! Such a big child acting like a spoiled child.
[ترجمه گوگل]توت، توت! چنین کودک بزرگی که مانند یک کودک لوس رفتار می کند [ترجمه ترگمان]ای داد بیداد! یه بچه بزرگ مثل یه بچه لوس رفتار میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• tut is used in written english to represent a clicking sound you make with your tongue to indicate disapproval, annoyance, or sympathy.
پیشنهاد کاربران
صدایی که افراد در زمان عصبانیت، اعتراض یا ناراحتی از دهانشون در میارن ( به خصوص در جمع ) که نشون بدن از چیزی که اتفاق افتاده اصلا راضی نیستن. در انگلیس خیلی مرسومه و مثلا کسی که صف رو رعایت نکنه نفرات قبلیش تات میکنند. همونطور که خانم ساغر گفتن این صدا شبیه اجاق گازه.
زمان تحت تنش Time Under Tension
همون صدایی که وقتی افسوس میخوریم، ناراحتیم. . . با دهنمون درمیاریم. جوج جوجوجوووو ( شبیه صدای اجاق گاز )