• (1)تعریف: a long, large, pointed tooth, usu. one of a pair, that sticks out from the area of the mouth in certain animals such as the elephant, wild boar, and walrus and is used for digging food and in fighting.
• (2)تعریف: a long protruding part that resembles such a tooth.
• : تعریف: to dig up, rip off, or gore with a tusk or tusks.
جمله های نمونه
1. Elephants wear the tusk down faster than they can grow it.
[ترجمه احمد بابادی] Elephants wear the tusk down faster than they can grow it
|
[ترجمه محیا قره خانی نژاد] فیل ها ، عاجشان را بیشتر از ان اندازه ای که میتواند رشد کند ، میسایند ( فرسایش میدهند )
|
[ترجمه گوگل]فیلها عاج را سریعتر از آنچه میتوانند رشد دهند میپوشند [ترجمه ترگمان]فیل ها با سرعتی بیش از آنکه می توانند آن را رشد دهند، عاج را پایین می آورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Finely sculpted and painted a glossy orange, the tusks and trunks jutted out like bright brass horns from the wooden bars.
[ترجمه گوگل]عاجها و تنهها بهخوبی حجاریشده و با رنگ نارنجی براق مانند شاخهای برنجی درخشان از میلههای چوبی بیرون زده بودند [ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که یک نفر از آن ها جدا شده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Since tusks continue to grow throughout an elephant's life, the amount of ivory carried by the herds will also increase.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که عاج ها در طول زندگی یک فیل به رشد خود ادامه می دهند، مقدار عاج حمل شده توسط گله ها نیز افزایش می یابد [ترجمه ترگمان]از آنجا که tusks در طول عمر فیل به رشد خود ادامه می دهند، مقدار عاج که توسط گله ها حمل می شود نیز افزایش خواهد یافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Males also often have body scars and broken tusks, suggestive of combat.
[ترجمه گوگل]نرها نیز اغلب دارای اسکارهای بدن و عاج های شکسته هستند که نشان دهنده مبارزه است [ترجمه ترگمان]مردان همچنین دارای زخم های بدن و دندان های شکسته هستند که نشان دهنده مبارزه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If it lives long enough, its tusks will eventually reach its cranium and grow into it.
[ترجمه گوگل]اگر به اندازه کافی عمر کند، عاج هایش در نهایت به جمجمه اش می رسند و در آن رشد می کنند [ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی عمر کند، دندان های آن سرانجام به جمجمه خود می رسند و در آن رشد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Another theory was that the tusks protect the eyes when the babirusa is hunting for food among thorny undergrowth.
[ترجمه گوگل]نظریه دیگر این بود که عاج ها از چشم ها محافظت می کنند، زمانی که بابیروسا در حال شکار غذا در میان درختان خاردار است [ترجمه ترگمان]یک تئوری دیگر این بود که the زمانی که the برای غذا در میان درختان خاردار شکار می کند، از چشم ها محافظت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Two large tusks and whiskers were clearly visible.
[ترجمه گوگل]دو عاج و سبیل بزرگ به وضوح دیده می شد [ترجمه ترگمان]دو دندان های بزرگ و سبیل بزرگ آشکارا دیده می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As sure as I have tusks, this is ontology on the hoof.
[ترجمه گوگل]همانطور که من عاج دارم، این هستی شناسی روی سم است [ترجمه ترگمان]به همان اندازه که دندان های نیش دارم، این ontology روی سم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The average tusk weight has dropped from Poachers ambush elephants, machine-gun them and then hack their tusks out.
[ترجمه گوگل]میانگین وزن عاج از کمین شکارچیان به فیل ها، مسلسل زدن به فیل ها و سپس هک کردن عاج ها کاهش یافته است [ترجمه ترگمان]وزن عاج به طور متوسط از elephants Poachers، مسلسل و سپس کشتن دندان های آن ها کاهش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Walrus tusks were essentially substitutes for ivory in territories remote from supplies of elephant tusks.
[ترجمه گوگل]عاج های والروس اساساً جایگزین عاج در مناطق دور از منابع عاج فیل بودند [ترجمه ترگمان]دندان های Walrus اساسا جایگزین عاج در سرزمین هایی بودند که از supplies دندان های فیل دور بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The layers of an elephant's tusk are deposited from the pulp, yet that the innermost layer is the newest.
[ترجمه گوگل]لایههای عاج فیل از خمیر آن رسوب میکنند، اما درونیترین لایه آن جدیدترین است [ترجمه ترگمان]لایه های عاج فیل از خمیر رسوب می کنند، با این حال، درونی ترین لایه، جدیدترین لایه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The narwhal's single, spiral tusk has always been a mystery.
[ترجمه گوگل]عاج مارپیچی و مجرد ناروال همیشه یک راز بوده است [ترجمه ترگمان]بخش مارپیچ، قطب شمال همیشه یک راز بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A huge tusk decorated the wall of his study.
[ترجمه گوگل]یک عاج بزرگ دیوار اتاق کار او را تزئین کرده بود [ترجمه ترگمان]عاج بزرگی دیوار اتاق مطالعه اش را تزئین کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Poland's economic success under the Tusk blunted the edge of public resentment over corruption and unfairness.
[ترجمه گوگل]موفقیت اقتصادی لهستان در زمان تاسک لبه خشم عمومی را نسبت به فساد و بی عدالتی کمرنگ کرد [ترجمه ترگمان]موفقیت اقتصادی لهستان تحت سلطه Tusk، خشم عمومی را نسبت به فساد و بی عدالتی تضعیف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The important tusk of subject education is training the person with ability of literacy and humanism.
[ترجمه گوگل]عاج مهم آموزش موضوعی تربیت انسان با سواد و انسان گرایی است [ترجمه ترگمان]بخش مهم آموزش موضوعی، آموزش فرد با توانایی سواد و اومانیسم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• long protruding tooth often found in pairs (in the walrus, elephant, etc.); something resembling an animal tusk the tusks of an elephant, wild boar, or walrus are its two very long, curved, pointed teeth.
پیشنهاد کاربران
tusk ( n ) ( tʌsk ) =either of the long curved teeth that stick out of the mouth of elephants and some other animals
عاج Elephants are animals with trunks and tusks فیل ها حیواناتی با خرطوم ها و عاج ها هستند 🌄🌄