tush

/ˈtʊʃ//ˈtʊʃ/

(ندای حاکی از رنجش یا بی صبری یا تحقیر و غیره) پش !، چه !، رجوع شود به: tusk، (عامیانه) کپل، بقچه بندی، ماتحت (tushie و tushy هم می گویند)، بعدا پرسیده شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: tushed (adj.)
• : تعریف: a tusk, or an especially large tooth.
اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) the buttocks.
مشابه: rear

جمله های نمونه

1. Then that big white tush was ambling towards me.
[ترجمه گوگل]سپس آن توش سفید بزرگ به سمت من می دوید
[ترجمه ترگمان]سپس آن پشت سفید و سفید به سوی من قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tushes that mares have are usually much smaller.
[ترجمه گوگل]توش هایی که مادیان ها دارند معمولاً بسیار کوچکتر هستند
[ترجمه ترگمان]The که مادیان دارند معمولا بسیار کوچک تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Seven squishy tickles on a teeny-weeny tush .
[ترجمه گوگل]هفت قلقلک متلاطم روی یک توش کوچک کوچک
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tush, thou art deceived: Leave me, and do the thing I bid thee do. Hast thou no letters to me from the friar?
[ترجمه گوگل]توش، تو فریب خوردی: مرا رها کن و کاری را که به تو می‌خواهم انجام بده آیا از طرف راهب به من نامه ای نداری؟
[ترجمه ترگمان]Tush، فریب خوردی، مرا تنها بگذار و کاری را که به تو گفتم انجام بده راهب، تو هیچ نامه ای به من نداری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Tush, child, tush, "said the old frog, "that was only the famrer's ox.
[ترجمه گوگل]قورباغه پیر گفت: توش، بچه، توش، این فقط گاو کشاورز بود
[ترجمه ترگمان]قورباغه پیر گفت: \"مزخرف، بچه، tush!\" این فقط گاو نر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tush, thou art deceived: Leave me, and do the thing I bid thee do.
[ترجمه گوگل]توش، تو فریب خوردی: مرا رها کن و کاری را که به تو می‌خواهم انجام بده
[ترجمه ترگمان]Tush، فریب خوردی، مرا تنها بگذار و کاری را که به تو گفتم انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Slip a diaper under the tush, and the baby coos?
[ترجمه گوگل]پوشک را زیر توش بکشید، و بچه بغض کند؟
[ترجمه ترگمان]یه پوشک بچه رو سوراخ کن و بچه با صدایی نرم و نرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Tush kyiz is hung in the yurt over the marriage bed of the couple, and symbolize their pride in their Kyrgyz tradition.
[ترجمه گوگل]کییز توش در یوز بالای تخت ازدواج این زوج آویزان می شود و نماد غرور آنها به سنت قرقیزستانی آنهاست
[ترجمه ترگمان]kyiz Tush بر روی تخت عروسی این زوج آویزان است و سمبل غرور آن ها در سنت their است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fake designer luggage, imitation jewelry, Macin - tush computers.
[ترجمه گوگل]چمدان طراح جعلی، جواهرات بدلی، کامپیوترهای مکین توش
[ترجمه ترگمان]البسه طراح تقلبی، جواهرات تقلیدی، کامپیوترهای Macin - tush
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She has a nice tush.
[ترجمه گوگل]توش خوبی داره
[ترجمه ترگمان] اون پشت قشنگی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I slipped on the ice and landed right on my tush!
[ترجمه گوگل]روی یخ لیز خوردم و درست روی توش فرود آمدم!
[ترجمه ترگمان]روی یخ لیز خوردم و درست روی پشتم فرود آمدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Photo two is an example of a horse which has unusually high tushes.
[ترجمه گوگل]عکس دو نمونه‌ای از اسب‌هایی است که دارای شیارهای بلند غیرعادی است
[ترجمه ترگمان]عکس دو یک مثال از اسبی است که غیرمعمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Q : Was the BR rush in 3 rd game a defending act against his Tower Tush?
[ترجمه گوگل]س: آیا راش BR در بازی سوم یک عمل دفاعی در برابر تاور توش او بود؟
[ترجمه ترگمان]سوال: در سومین بازی BR در سومین بازی برای دفاع در برابر Tush برج او بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You wouldn 't make a pimple on my grandmother's tush!
[ترجمه گوگل]تو توش مادربزرگم جوش نمیزنی!
[ترجمه ترگمان]تو به پشت مادربزرگ من جوش نمی زنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• canine tooth (of a horse); tusk; exclamation of disdain; bottom, buttocks (informal)

پیشنهاد کاربران

Tush is a slang term used to refer to the buttocks. It is a more gentle and affectionate way to talk about this body part.
اصطلاح عامیانه
باسن، ماتحت
مثال؛
Sit on your tush!
In a playful context, a person might say, “Give your tush a little shake!”
...
[مشاهده متن کامل]

A parent might use this term with their child, saying, “Clean up your tush!”

به معنی tushy یا tushie که همون باسن یا کون میشه هم هست
به معنی کو. .
مثل bushy tushy یعنی کو. . گشاد
دندان نیش

بپرس