turnpike

/ˈtɜːrnˌpaɪk//ˈtɜːnpaɪk/

معنی: شاهراه، جاده، باج راه
معانی دیگر: (در اصل) نرده ی گردان، رجوع شود به: tollgate

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thruway or highway whose use requires the payment of a toll.
مشابه: highway

جمله های نمونه

1. A lot of motels lie beside the turnpike.
[ترجمه گوگل]متل‌های زیادی در کنار راهرو قرار دارند
[ترجمه ترگمان]یه عالمه متل در کنار اتوبان دراز کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since the opening of the Torpoint turnpike, around 1820, it has been Sheviock that now stands on the main thoroughfare.
[ترجمه گوگل]از زمان افتتاح چرخش تورپوینت، در حدود سال 1820، این Sheviock بوده است که اکنون در گذرگاه اصلی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]از اولین اتوبان the در حدود ۱۸۲۰ ساخته شده و اکنون در خیابان اصلی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Weld, I thank them for all those nice turnpike tolls.
[ترجمه گوگل]ولد، من از آن‌ها به خاطر همه این عوارض خوب تشکر می‌کنم
[ترجمه ترگمان]Weld، من از اونا بابت عوارض بزرگراه خوب تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many turnpike roads like the canals and railways after them, produced minor settlements or led to changes in existing ones.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جاده‌های دوربرگردان مانند کانال‌ها و راه‌آهن‌های پس از آن‌ها، سکونت‌گاه‌های کوچکی ایجاد کردند یا به تغییراتی در مسیرهای موجود منجر شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جاده های عوارضی مانند کانال ها و راه آهن پس از آن ها، settlements کوچکی ایجاد کردند و یا منجر به تغییراتی در پروژه های موجود شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those who lent to the turnpike trusts were even more localised than those who bought canal stock.
[ترجمه گوگل]کسانی که به تراست‌های تورنپیک وام دادند حتی از کسانی که سهام کانال می‌خریدند، محلی‌تر بودند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به اتوبان پول قرض داده بودند حتی بیشتر از آن هایی بودند که سهام کانال را می خریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was one of several turnpike roads in the area, the A45 and the A5 were two others.
[ترجمه گوگل]این یکی از چندین جاده پیچ در این منطقه بود، A45 و A5 دو جاده دیگر بودند
[ترجمه ترگمان]این یکی از چندین جاده اصلی در این منطقه بود، the و A۵ آن دو نفر دیگر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When it comes to naming New Jersey Turnpike service areas, being white is definitely the No. 1 qualification.
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به نام‌گذاری مناطق خدماتی نیوجرسی Turnpike می‌رسد، سفید بودن قطعاً صلاحیت شماره 1 است
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت به نامگذاری مناطق خدمات نیو جرسی می رسد، سفید شدن قطعا یک صلاحیت شماره ۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The nearest distraction is probably the Concord Turnpike, a half mile north of the pond.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین عامل حواس پرتی احتمالاً Concord Turnpike است که در نیم مایلی شمال برکه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین حواس پرتی احتمالا به شاهراه Concord و نیم میل در شمال دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hence, drivers on the Massachusetts Turnpike get coupons for discounts at Staples with their toll receipts.
[ترجمه گوگل]از این رو، رانندگان در ماساچوست Turnpike کوپن هایی برای تخفیف در Staples با رسید عوارض خود دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]از این رو، رانندگان در the ماساچوست، کوپن های تخفیف را با رسیده ای دارای عوارض خود دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An act of that year ordered all turnpike trusts to provide guide-posts and milestones on their roads.
[ترجمه گوگل]یک عمل در آن سال به همه مراکز ترنپیک دستور داد که پست‌های راهنما و نقاط عطف در جاده‌های خود ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]یک قانون در آن سال به همه turnpike دستور داد تا پست های راهنما و نقاط عطف جاده های خود را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We're on the turnpike. just two miles from downtown.
[ترجمه گوگل]ما بر سر راه هستیم فقط دو مایلی از مرکز شهر
[ترجمه ترگمان]ما در اتوبان هستیم فقط دو مایل از مرکز شهر فاصله داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A lot of cars passed through the turnpike at rush hours.
[ترجمه گوگل]در ساعات شلوغی خودروهای زیادی از پیچ عبور کردند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از ماشین ها از اتوبان رد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We drive the turnpike to work.
[ترجمه گوگل]ما چرخ را به محل کار می بریم
[ترجمه ترگمان]ما جاده را به محل کار می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At a Pennsylvania Turnpike rest stop, we tossed a football in the parking lot.
[ترجمه گوگل]در ایستگاه استراحت پنسیلوانیا Turnpike، یک توپ فوتبال را در پارکینگ پرت کردیم
[ترجمه ترگمان]در a پنسیلوانیا، ما یک توپ فوتبال را در محوطه پارکینگ پرتاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاهراه (اسم)
autobahn, highway, freeway, superhighway, lifeline, thoroughfare, turnpike

جاده (اسم)
way, road, path, route, street, line, turnpike, track, pathway, causeway, pad

باج راه (اسم)
turnpike, toll

انگلیسی به انگلیسی

• freeway, highway, toll road
a turnpike is a motorway, usually one which you have to pay to drive on; used in american english.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
بزرگراه عوارضی / شاه راه پرداختی / مسیر پرتردد با عوارض
در زبان محاوره ای تخصصی:
جاده ای که برای عبور ازش باید پول بدی، معمولاً سریع و مستقیمه
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( حمل ونقلی – بزرگراه با پرداخت عوارض ) :**
جاده ای سریع و مستقیم که برای استفاده از آن باید عوارض پرداخت شود، معمولاً برای اتصال شهرها یا مناطق مهم
مثال: *We took the turnpike to save time on our way to Boston. *
برای صرفه جویی در زمان، از بزرگراه عوارضی به سمت بوستون رفتیم.
2. ** ( تاریخی – جاده های خصوصی با ایستگاه پرداخت ) :**
در قرون ۱۸ و ۱۹، turnpike به جاده هایی گفته می شد که توسط شرکت های خصوصی ساخته شده و دروازه هایی برای دریافت عوارض داشتند
مثال: *Early American turnpikes were built by private companies and funded through toll collections. *
بزرگراه های اولیهٔ آمریکا توسط شرکت های خصوصی ساخته می شدند و از طریق دریافت عوارض تأمین مالی می شدند.
3. ** ( اقتصادی – زیرساخت درآمدزا ) :**
در برنامه ریزی شهری، turnpikeها به عنوان منابع درآمدی برای نگهداری جاده ها و توسعهٔ حمل ونقل استفاده می شوند
مثال: *Turnpike systems help fund highway maintenance without relying solely on taxes. *
سیستم های بزرگراه عوارضی به نگهداری جاده ها کمک می کنن بدون اینکه فقط به مالیات وابسته باشن.
4. ** ( شهری – مسیر پرتردد و استراتژیک ) :**
در طراحی شهری، turnpikeها معمولاً مسیرهای کلیدی برای عبور و مرور سریع بین مناطق پرجمعیت هستند
مثال: *The city’s main turnpike connects industrial zones to residential areas. *
بزرگراه اصلی شهر مناطق صنعتی رو به مناطق مسکونی وصل می کنه.
5. ** ( استعاری – مسیر پرهزینه یا انتخاب استراتژیک ) :**
در زبان استعاری، گاهی به انتخاب هایی گفته می شود که سریع ولی پرهزینه اند، یا مسیرهای استراتژیک با موانع
مثال: *Success often requires taking the turnpike—fast, direct, but not free. *
موفقیت اغلب نیاز به انتخاب مسیر عوارضی داره—سریع، مستقیم، اما رایگان نیست.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
toll road – expressway – paid highway – fast route – tollway – strategic corridor

turnpike
ریشه : با گذاشتن وسایل نوک تیز : pike در مسیر جاده ، برای برگرداندن وسایل نقلیه یا تغییر مسیر آنها استفاده می کرده اند . به مرور زمان جاده هایی که عوارض می گیرند و باجه عوارضی سر راه می گذارند به این نام خوانده شده اند و بعد از آن کلا به بزرگراه و جاده اطلاق شده .
جاده عوراضی
بزرگراه ( معمولا جهت تردد در آن بایست عوارض پرداخت نمود )