turnbuckle


(در اصل) چفت (در یا پنجره)، دوپیچه، رکابک کشش، پیچ تنظیم دوطرفه، کشانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sleevelike metal coupling device having internal screw threads at each end, and used to connect or tighten the two parts of a metal rod or wire.

جمله های نمونه

1. The turnbuckle is used for leveling the arm.
[ترجمه گوگل]ترنباکل برای تراز کردن بازو استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]turnbuckle برای متعادل کردن بازو مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clark's mouth was freezed with the turnbuckle.
[ترجمه گوگل]دهان کلارک با چرخاننده یخ زده بود
[ترجمه ترگمان]دهان کلارک با the بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A piece of iron wire connects the arm to the turnbuckle, then a piece of guitar string is used to connect it to the top of the frame, where it passes over a small steel plate with a "V" filed in it.
[ترجمه گوگل]یک تکه سیم آهنی بازو را به گیره چرخان متصل می کند، سپس از یک تکه سیم گیتار برای اتصال آن به بالای قاب استفاده می شود، جایی که از روی یک صفحه فولادی کوچک با سوهان "V" عبور می کند
[ترجمه ترگمان]یک تکه سیم آهنی بازوی خود را به گیره متصل می کند، سپس یک قطعه سیم گیتار برای اتصال آن به بالای کادر به کار می رود، جایی که از یک صفحه فولادی کوچک با یک \"V\" در آن عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While for the equipment structure, they were the sectional area of nozzle, the pitch between screw and its turnbuckle, clearance, rotate speed, and the depth of the whorl on the turnbuckle.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای ساختار تجهیزات، آنها ناحیه مقطع نازل، فاصله بین پیچ و گیره آن، فاصله، سرعت چرخش و عمق چرخش روی گیره بودند
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای ساختار تجهیزات، آن ها سطح مقطع نازل، زمین بین پیچ و turnbuckle، پاک سازی، سرعت چرخش و عمق میدان ها روی turnbuckle بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our main products are various forms of marine lifting block, eye plate, eye ring, turnbuckle, shackle, steel wire socket, spring towing hook, as well as dragging components, such as hatch cover.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما اشکال مختلف بلوک بالابر دریایی، صفحه چشمی، حلقه چشمی، بند بند، بند، سوکت سیم فولادی، قلاب بکسل فنری و همچنین اجزای کششی مانند پوشش دریچه است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما اشکال مختلفی از بلوک بلند کردن دریایی، صفحه چشم، حلقه چشم، turnbuckle، پریز سیم فولادی، قلاب towing فنری و همچنین اجزای کشیدن مثل پوشش دریچه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our main products include all the types of drop forged shackle, commercial type turnbuckle, D type shackle, heavy type wire rope clips etc.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما شامل انواع غلاف فورج، گیره نوع تجاری، قلاب نوع D، گیره طناب سیمی نوع سنگین و غیره می باشد
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما شامل انواع مختلفی از drop، نوع تجاری turnbuckle، نوع دی shackle، نوع D، گیره طناب دار و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analysis on contact and connection behavior of casing thread joints shows that the performance of thread plays a important role on the connection between turnbuckle and steel rod.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل رفتار تماس و اتصال اتصالات رزوه پوششی نشان می دهد که عملکرد رزوه نقش مهمی در اتصال بین ترنباکل و میله فولادی دارد
[ترجمه ترگمان]تحلیل رفتار اتصال و اتصال اتصالات لوله ها نشان می دهد که عملکرد رشته رشته، نقش مهمی در اتصال بین میله فولادی و فولاد ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] چپگرد
[عمران و معماری] بست قورباغه - بست قورباغه ای

انگلیسی به انگلیسی

• coupling used to tighten rods or cables by a screwing mechanism (with two screws or with a screw and a swivel)

پیشنهاد کاربران

بپرس