turn on someone

پیشنهاد کاربران

یهو به کسی پریدن ( چه از لحاظ فیزیکی یعنی حمله کردن و چه از لحاظ کلامی یعنی پرخاش کردن )
as soon as an outsider criticize either of them, they close ranks and turn on them
به محض اینکه یه غریبه از یکی از اونها انتقاد کنه ( ایراد بگیره ) ، باهم متحد ( یکی ) میشن و به طرف می پرن ( اینجا معنی پرخاش کردن به کسی مدنظره )
...
[مشاهده متن کامل]

Suddenly she turned on me and accused me of undermining her.
یهو اون بهم پرخاش کردن و من رو به دست کم گرفتن خودش متهم کرد

برانگیختن احساسات جنسی در کسی
ناگهان علیه کسی برگشتن
خیانت کردن
علیه کسی موضع گرفتن
با عصبانیت به کسی حمله ور شدن ( کلامی یا فیزیکی )
با عصبانیت به کسی پریدن
بر ضد کسی شدن
خیانت کردن
به یکباره به کسی پرخاش کردن
خشمگین شدن نسبت به کسی