1. Kennedy exhorted his listeners to turn away from violence.
[ترجمه A] کندی از شنوندگان خود خواست تا از خشونت دور شوند|
[ترجمه گوگل]کندی به شنوندگان خود توصیه کرد که از خشونت دوری کنند[ترجمه ترگمان]کندی به شنوندگان خود اندرز داد که از خشونت دور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hard times are forcing community colleges to turn away students.
[ترجمه گوگل]روزهای سخت، کالجهای اجتماعی را مجبور میکند که دانشجویان را دور بزنند
[ترجمه ترگمان]زمان های سخت، دانشکده های اجتماعی را وادار به دور کردن دانش آموزان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمان های سخت، دانشکده های اجتماعی را وادار به دور کردن دانش آموزان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A doctor cannot turn away a dying man.
[ترجمه سینو] یه دکتر نمیتونه یه مرد در حال مرگ رو ول کنه|
[ترجمه گوگل]یک پزشک نمی تواند مرد در حال مرگ را دور کند[ترجمه ترگمان]یک دکتر نمی تواند یک مرد محتضر را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The insurance company has promised not to turn away its existing customers.
[ترجمه گوگل]شرکت بیمه قول داده است که مشتریان فعلی خود را دور نزند
[ترجمه ترگمان]شرکت بیمه قول داده است که مشتریان موجود خود را تحویل ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت بیمه قول داده است که مشتریان موجود خود را تحویل ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The stadium was jammed and they had to turn away hundreds of disappointed fans.
[ترجمه گوگل]ورزشگاه شلوغ بود و آنها مجبور شدند صدها هوادار ناامید را دور کنند
[ترجمه ترگمان]استادیوم پر از تماشاچی بود و مجبور بودند صدها نفر از طرفداران ناامید را فراری دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استادیوم پر از تماشاچی بود و مجبور بودند صدها نفر از طرفداران ناامید را فراری دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't turn away from your old friends.
[ترجمه مینا خلیلی قاضی] به دوستان قدیمی خودت پشت نکن|
[ترجمه گوگل]از دوستان قدیمی خود دور نشوید[ترجمه ترگمان]از دوستان قدیمی خود دور نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sight was so horrible that I had to look/turn away.
[ترجمه گوگل]منظره آنقدر وحشتناک بود که مجبور شدم نگاه کنم/برگردم
[ترجمه ترگمان]منظره آن قدر وحشتناک بود که من مجبور شدم نگاه کنم و رویم را برگرداندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منظره آن قدر وحشتناک بود که من مجبور شدم نگاه کنم و رویم را برگرداندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moreover, the Left has tended to turn away from applause for insurrection - at least in so far as prospects for change in Britain are concerned.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، چپ تمایل دارد از تشویق برای شورش دوری کند - حداقل تا آنجا که به چشم انداز تغییر در بریتانیا مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، جناح چپ گرایش به دور شدن از کف زدن برای شورش داشته است - حداقل تا اندازه ای که چشم اندازه ای تغییر در بریتانیا نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، جناح چپ گرایش به دور شدن از کف زدن برای شورش داشته است - حداقل تا اندازه ای که چشم اندازه ای تغییر در بریتانیا نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If Joe is with me, I turn away and look silently out the window until I manage to control myself.
[ترجمه گوگل]اگر جو با من باشد، برمیگردم و بیصدا از پنجره به بیرون نگاه میکنم تا اینکه بتوانم خودم را کنترل کنم
[ترجمه ترگمان]اگر جو با من باشد، رویم را برگرداندم و بی صدا از پنجره بیرون را نگاه کردم تا خودم را کنترل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر جو با من باشد، رویم را برگرداندم و بی صدا از پنجره بیرون را نگاه کردم تا خودم را کنترل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Turn away, swing the arms and club and then pull the body and legs through.
[ترجمه گوگل]برگردید، بازوها و چماق را بچرخانید و سپس بدن و پاها را به داخل بکشید
[ترجمه ترگمان]دور شوید، بازوها و چوب بزنید و سپس بدن و پاهای خود را بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دور شوید، بازوها و چوب بزنید و سپس بدن و پاهای خود را بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The scene was so sickening I had to turn away.
[ترجمه گوگل]صحنه آنقدر کسالت آور بود که مجبور شدم دور شوم
[ترجمه ترگمان]صحنه چنان حالم را به هم می زد که مجبور بودم رویم را برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صحنه چنان حالم را به هم می زد که مجبور بودم رویم را برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You turn away from the onslaught and, in so doing, remove all possibility of a strong, scoring counterattack.
[ترجمه گوگل]شما از هجوم دور می شوید و با این کار، تمام احتمال یک ضد حمله قوی و گلزن را از بین می برید
[ترجمه ترگمان]شما از حمله دور می شوید و در انجام این کار، تمام امکان یک ضد حمله متقابل قوی را از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما از حمله دور می شوید و در انجام این کار، تمام امکان یک ضد حمله متقابل قوی را از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I saw George turn away.
[ترجمه گوگل]دیدم جورج دور شد
[ترجمه ترگمان]دیدم که جرج رویش را برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدم که جرج رویش را برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What he saw made him turn away and find the flyswatter.
[ترجمه گوگل]آنچه دید باعث شد روی برگرداند و آب مگس را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که او دیده بود او را از خود دور کرد و the را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که او دیده بود او را از خود دور کرد و the را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید