turk

/ˈtɜːrk//tɜːk/

معنی: ترک، اهل کشور ترکیه
معانی دیگر: اهل سرزمین های ترک زبان، اهل ترکیه، ترک عثمانی، مخفف:، ترکیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Turkey, or a descendant thereof.

(2) تعریف: formerly, a native or inhabitant of the Ottoman Empire.

(3) تعریف: any person who speaks a Turkic language.

(4) تعریف: see Young Turk.

جمله های نمونه

1. Greek forces clashed against Turks in the hills.
[ترجمه گوگل]نیروهای یونانی در تپه ها با ترک ها درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]نیروهای یونانی در تپه ها با ترک ها درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a Turk living in Palestine.
[ترجمه گوگل]او یک ترک ساکن فلسطین بود
[ترجمه ترگمان]او یک ترک بود که در فلسطین زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If we go after the Turk and the Families interfere, we'll negotiate the issue.
[ترجمه گوگل]اگر ما دنبال ترک و خانواده ها دخالت کنیم، موضوع را با هم مذاکره می کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر ما به دنبال مشارکت ترک و خانواده برویم، ما درباره این مساله مذاکره خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mike: Grand Turk Island may be too quiet for you, Rita.
[ترجمه گوگل]مایک: جزیره گرند تورک ممکن است برای تو ساکت باشد، ریتا
[ترجمه ترگمان]ری تا: لانگ ایلند ممکنه برای تو خیلی ساکت باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But not St George: he was a Turk living in Palestine.
[ترجمه گوگل]اما نه سنت جورج: او یک ترک ساکن فلسطین بود
[ترجمه ترگمان]اما نه سنت جورج: او یک ترک بود که در فلسطین زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A lot of tourists arrive in Grand Turk island every week. . .
[ترجمه گوگل]هر هفته گردشگران زیادی به جزیره گراند ترک می رسند
[ترجمه ترگمان]هر هفته تعداد زیادی گردشگر به جزیره بزرگ ترک می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That we'll have to give the Turk his deal.
[ترجمه گوگل]که ما باید معامله اش را به ترک بدهیم
[ترجمه ترگمان]و ما مجبور خواهیم شد که از ترک او صرف نظر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Turk: Nothing a little shooting as long as the right people get shot.
[ترجمه گوگل]ترک: تا زمانی که افراد مناسب تیراندازی شوند، هیچ چیز کمی تیراندازی نیست
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه افراد مناسب تیر بزنن، هیچی بهمون شلیک نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Under the great influence of Han, Turk absorbed a lot of advanced culture from Central Plain.
[ترجمه گوگل]ترک تحت تأثیر زیاد هان، فرهنگ پیشرفته زیادی را از دشت مرکزی جذب کرد
[ترجمه ترگمان]تحت نفوذ بزرگ (هان)، ترک ها فرهنگ پیشرفته بسیاری را از دشت مرکزی جذب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What was beautiful was that the Turk was underrating him as a punk kid.
[ترجمه گوگل]چیزی که زیبا بود این بود که ترک او را به عنوان یک بچه پانک دست کم می گرفت
[ترجمه ترگمان]چیزی که زیبا بود این بود که ترک ترک او را به عنوان یک بچه پانک رها کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kurd and Turk, Baghdad Shia and Saudi Arabian Wahhabi have bridged the sectarian rifts that bedevil their homelands.
[ترجمه گوگل]کردها و ترک ها، شیعیان بغداد و وهابی های عربستان سعودی، شکاف های فرقه ای را که سرزمین های آنها را خراب می کند، از بین برده اند
[ترجمه ترگمان]کرد و ترک، بغداد شیعه و وهابی عربستان سعودی شکاف های فرقه ای را که باعث آزار سرزمین های خود می شوند از بین برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Singapore, Grand Turk Island, the Bahamas, Italy, Mexico. . . . . .
[ترجمه گوگل]سنگاپور، جزیره گراند ترک، باهاما، ایتالیا، مکزیک
[ترجمه ترگمان]سنگاپور، جزیره بزرگ ترک، باهاما، ایتالیا، مکزیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You make your brother out a regular Turk.
[ترجمه گوگل]شما برادرتان را ترک معمولی می کنید
[ترجمه ترگمان]تو برادرت رو ترک کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tattaglia put a glass in front of the Turk, who nodded his thanks.
[ترجمه گوگل]تاتاگلیا لیوانی را جلوی ترکی گذاشت که سرش را به علامت تشکر تکان داد
[ترجمه ترگمان]Tattaglia لیوانی را جلوی سلطان ترک کرد و او با تشکر سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Little wonder that the Polish government under Donald Turk has said Poland should swap the zloty for the euro in the next few years.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که دولت لهستان تحت رهبری دونالد ترک گفته است لهستان باید در چند سال آینده زلوتی را با یورو مبادله کند
[ترجمه ترگمان]کمی تعجب کرد که دولت لهستان تحت نظر \"دونالد ترک\" گفته است که لهستان باید در چند سال آینده the یورو را برای یورو عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترک (اسم)
abandonment, dereliction, quit, crack, stop, turk, fracture, renunciation, craze, refuse, chap, proscription, split, cleft, desuetude, interstice, pillion

اهل کشور ترکیه (اسم)
turk

انگلیسی به انگلیسی

• native or inhabitant of turkey; person belonging to a turkish-speaking people; turkish horse

پیشنهاد کاربران

نام قومی غارتگر و مغول تبار که در قرن هفت هجری قمری معادل قرن سیزدهم میلادی با حمله به خاورمیانه و آسیای صغیر و لیدیه و با کشتار شمار زیادی از فارسها و اعراب و کورد ها و آذری ها و دیگر مردمان غرب آسیا و نیز کشتار مردمان جنوب چین کنترل بخش عمده آسیا را برای بیش از 150 سال بدست گرفتند.
...
[مشاهده متن کامل]

بخشی از مغول ها که بر ایران حکومت میکردند ایلخانان نامیده شدند
با فروپاشی حکومت مغول از ترک ها سلسله های جنایتکار دیگری نظیر عثمانی برجای ماند که برای سالها به مردمان غرب و شمال غرب ایران ظلم روا داشتند
کشتار میلیون ها ارمنی ، آشوری ، یونانی ، کورد ، بلغار و کشتار مردم تبریز در سال 993 هجری به دست نیروهای یری چنی ، ترکان جوان و گرگهای خاکستری از جمله اقدامات این حکومت بود
پس از فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول دولت ترکیه از این نژاد مغول تبار برجای ماند که در کارنامه آنها میتوان به حمله نظامی به مناطق جنگ زده سوریه ، کشتار مرعش و حمایت از تروریسم اشاره کرد

بپرس